یاکریـم

یاکریـم

دانشجوی سال سوم آموزش ابتدایی
دوستدار خواندن و نوشتن

+ حالا دیگه دانشجوی سال آخر:)
(مهر ۱۴۰۳)

بایگانی
آخرین نظرات

راستی چرا...

چهارشنبه, ۱۸ آبان ۱۴۰۱، ۰۳:۴۴ ب.ظ

این روزها حال دیگری دارم، حالی نه‌چندان غریب. از خودم می‌پرسم: «چرا اینجا هستم؟ چرا همه‌چیز اینطور است و چرا طور دیگری نیست؟» راستی چه می‌خواهم از زندگی؟ بعد از بیست و اندی سال زندگی، هنوز هم با تردید از خواب بیدار می‌شوم و با سؤال‌هایی بی‌جواب به خواب می‌روم. فکر و ذکرم شده چیزهایی که ندارم: همسر، ماشین، لباس، لپ‌تاپ، کتاب! و نمی‌دانم این چیزها خالی وجودم را پر خواهند کرد یا نه. نمی‌دانم... نمی‌دانم... چرا اینطور است؟ چرا طور دیگری نیست؟

  • علیرضا

چرا و آیا

نظرات  (۵)

اگه بتونی این حس رو که امشب شب آخر عمرته رو روی ذهنت جا بدی،دیکه نگرانی اینچیزا رو نداری
  • حمیدرضا ‌‌‌
  • گاهی اوقات فقط به گذر زمان نیاز داریم! شاید صبر و تحمل در برابر گذر زمان، خودش یه نوع امتحان باشه...
    وقتی اوضاع داره می‌ره که خوب بشه و داری به یه سری خواسته‌هات میرسی، این حالت پیش میاد
    ذات بی‌نهایت طلب انسان به جوش و خروش میفته که وای نه نکنه که راضی باشی نکنه حس خوبی بابت داشته هات داشته باشی ببین این همه نداشته هست...

    چه میخواهم از زندگی جوابش چیزهای عینی نیست به نظرم. اون مثالهای عینی از چیزی که واقعا میخواید (مثلا همسر و ماشین و لباس و لپ‌تاب و کتاب و...) صرفا مشاهدات بقیه از اهداف شماست نه هدف واقعی شما نه مسیر واقعی شما

    بیست سالگی که چیزی نیست. بهتر از اینه لحظه ی مرگ تازه شروع کنید بهش فکر کنید. حتی اگه به جواب برسید هم هرچند وقت یه بار رفراندوم باید بذارید براش مجددا به صحن علنی مجلس دعوتش کنید تا از خودش دفاع کنه و بهش رای بدید یا ندید و اون قاطعیت و کمال قبل رو در نظرتون داشته باشه یا نداشته باشه....
  • در حوالی اریحا...
  • بنا به تجربه شخصی، از بین تمام مواردی که ذکر کردی، فقط گزینه اول درمان اساسی برای انواع تردید، بی خوابی، تشویش و تمام امواج منفی ذهنیه!
    البته به شرطی که از مسیر درستش طی بشه!
  • مردی در تبعید ابدی ..
  • وقتی مجرد بودم با دیدن هر دو نفره ای حسرت می خوردم...متاهل که شدم حسرت آزادی و فراغت مجردی رو دارم...آدم همیشه حسرت نداشته هاش رو می خوره...موجود عجیبیه.
    از الانت و داشته هات لذت ببر.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    تجدید کد امنیتی