خ مثل خداحا...
پنجشنبه, ۳ اسفند ۱۴۰۲، ۱۲:۴۹ ق.ظ
داشتم یه متن خداحافظی مفصّل آماده می کردم تا به عنوان آخرین نوشته توی وبلاگم بذارم، بعد یهو به خودم گفتم: «معلوم هست چی کار می کنی؟ اگه واقعاً می خوای وبلاگت رو برای همیشه به روز نکنی، خب همین الان داری بر خلافش عمل می کنی. بذار برو دیگه. مثل خیلیای دیگه. این خودش خداحافظیه».
راست هم همینه. می خوام دل بکنم از اینجا ولی نمی تونم. می خوام دیگه هیچی ننویسم ولی نمی تونم. من اگه اینجا رو حذف کنم، توی یه وبلاگ دیگه با یه اسم و رسم دیگه شروع به نوشتن می کنم.
کاش می تونستم برای همیشه اینجا رو فراموش کنم. کاش روزی هزاربار صفحه مدیریت وبلاگو باز نکنم، ولی نه. نمی تونم آرزوی بدی برای اینجا داشته باشم. اینجا خونه دوم منه. آدم که از خونه خودش فرار نمی کنه، نه؟
- ۰۲/۱۲/۰۳