یاکریـم

اسم یه پرنده، صدازدن خدا

یاکریـم

اسم یه پرنده، صدازدن خدا

سلام خوش آمدید

۴ مطلب در خرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است

گام‌های مکانیکی

حوالیِ غروبِ چند روز پیش، من و پدرم رفتیم به دوچرخه‌سواری‌ در روستاهای اطراف. شاید برای اوّلین‌بار بود که در جایی دور از همهمه و بوق و دودِ داخلِ شهر، دوچرخه‌سواری میکردم. خیلی تجربه‌ی خوبی بود. در روستا، فاصله‌ی میان آدم‌ها و طبیعت صفر است. روستاییان خانه‌هایشان را درمیان انبوه درختان می‌سازند درحالیکه شهرنشینان، درخت‌های اندکی را درلابه‌لای کوچه‌ها و خانه‌هایشان می‌کارند. در روستا آدم‌ها در دل طبیعت هستند امّا در شهر، طبیعت در میان آدم‌ها.

  • ۶ نظر
  • ۳۰ خرداد ۹۹ ، ۱۶:۴۴
  • علیرضا

امروز صبح، یک اتّفاقی برایم افتاد که باعث شد، پاک ناامید شوم از ادامه‌ی زندگی... 

  • ۸ نظر
  • ۱۹ خرداد ۹۹ ، ۱۷:۳۸
  • علیرضا

دیوار یا تکیه‌گاه آدم باید راست و محکم باشد و بدون ترک. البته اگر ترک آن جزیی باشد، می‌توان ازش چشم پوشید ولی وای اگر آنقدر گشاد باشد که تمام پهنای دیوار را بپوشاند! که در آن‌صورت، باید ترسید و چاره‌ای اندیشید.

  • ۵ نظر
  • ۰۴ خرداد ۹۹ ، ۱۶:۳۴
  • علیرضا
دستی کشیدم به سر و روی بلاگم!

مدتی بود که می‌خواستم عنوان بی‌مسمّای «سطرهای روشن» رو بردارم، چون خودم هم هیچی ازش نمی‌فهمیدم! به خاطر همین، جرقه‌طور و ناگهانی، بعد از خواندن یک دعایی، به سرم زد که اسم اینجا رو بزارم «یاکریـم». یاکریم، یه واژه‌ی دوپهلوه و هرکی بتونه هردو معناش رو پیداکنه، جایزه داره. قالب وبلاگ هم که طبق روحیه‌ی تجدّدگرایی و تنوّع‌طلبی افراطی، باید عوض میشد (چی گفتم اصن؟!). این شد که پس از بارها کلنجاررفتن و قالب‌عوض‌کردن، این قالب متفاوت رو برگزیدم. البته کمی ریزه‌کاری داره و بعضی از مطالب رو به خوبی نمایش نمیده که باید برطرف بشن.  به هرحال، امیدوارم که این، تغییر خوب و ماندگاری باشه و به دل شماهم بشینه :)


پ‌ن: ببخشید، مدتیه که روزانه‌نویس شدم. باید فکری کرد...

پ‌ن2: بازم قالبو عوض کردم ؛)

  • ۴ نظر
  • ۰۳ خرداد ۹۹ ، ۰۷:۵۱
  • علیرضا

دانشجوی سال سوم آموزش ابتدایی
دوستدار خواندن و نوشتن

+ حالا دیگه دانشجوی سال آخر:)
(مهر ۱۴۰۳)

آخرین نظرات