داستانک ۲
چهارشنبه, ۲ تیر ۱۴۰۰، ۰۲:۴۵ ب.ظ
تلویزیون روشن بود. دخترک گفت: «مامان! مشهد!» مادر گریست.
یاکریـم
(تنها شعبه رسمی من)
طبقه بندی موضوعی
-
فیلم و سریال
(۳) -
من و مادربزرگ
(۲) -
روزانهها
(۴) -
دوران دانشجویی
(۳) -
خیلی کوتاه
(۲) -
شبهای روشن
(۱) -
حرف حساب
(۲) -
گپ و گفت
(۱) -
دنیای خواب‌ها
(۲) -
داستان
(۱۲) -
وبلاگ
(۱) -
آدمها
(۱) -
یادداشت
(۱) -
آقای معلّم
(۱)
کلمات کلیدی
بایگانی
- آبان ۱۴۰۴ (۲)
- شهریور ۱۴۰۴ (۱)
- مرداد ۱۴۰۴ (۱)
- تیر ۱۴۰۴ (۱)
- فروردين ۱۴۰۴ (۲)
- اسفند ۱۴۰۳ (۶)
- بهمن ۱۴۰۳ (۶)
- دی ۱۴۰۳ (۱)
- آذر ۱۴۰۳ (۱)
- آبان ۱۴۰۳ (۱)
- مهر ۱۴۰۳ (۴)
- شهریور ۱۴۰۳ (۹)
- مرداد ۱۴۰۳ (۵)
- تیر ۱۴۰۳ (۴)
- خرداد ۱۴۰۳ (۹)
- ارديبهشت ۱۴۰۳ (۵)
- فروردين ۱۴۰۳ (۴)
- اسفند ۱۴۰۲ (۱)
- بهمن ۱۴۰۲ (۴)
- دی ۱۴۰۲ (۱)
- آذر ۱۴۰۲ (۱)
- آبان ۱۴۰۲ (۴)
- مهر ۱۴۰۲ (۷)
- شهریور ۱۴۰۲ (۱۱)
- مرداد ۱۴۰۲ (۸)
- تیر ۱۴۰۲ (۷)
- خرداد ۱۴۰۲ (۸)
- ارديبهشت ۱۴۰۲ (۷)
- فروردين ۱۴۰۲ (۲)
- اسفند ۱۴۰۱ (۲)
- بهمن ۱۴۰۱ (۳)
- دی ۱۴۰۱ (۶)
- آذر ۱۴۰۱ (۳)
- آبان ۱۴۰۱ (۷)
- مهر ۱۴۰۱ (۳)
- شهریور ۱۴۰۱ (۲)
- مرداد ۱۴۰۱ (۲)
- تیر ۱۴۰۱ (۲)
- خرداد ۱۴۰۱ (۳)
- ارديبهشت ۱۴۰۱ (۲)
- فروردين ۱۴۰۱ (۳)
- اسفند ۱۴۰۰ (۴)
- بهمن ۱۴۰۰ (۷)
- دی ۱۴۰۰ (۷)
- آذر ۱۴۰۰ (۶)
- آبان ۱۴۰۰ (۴)
- مهر ۱۴۰۰ (۵)
- شهریور ۱۴۰۰ (۱۸)
- مرداد ۱۴۰۰ (۹)
- تیر ۱۴۰۰ (۸)
- خرداد ۱۴۰۰ (۹)
- ارديبهشت ۱۴۰۰ (۷)
- فروردين ۱۴۰۰ (۷)
- اسفند ۱۳۹۹ (۱)
- بهمن ۱۳۹۹ (۳)
- دی ۱۳۹۹ (۲)
- آذر ۱۳۹۹ (۴)
- آبان ۱۳۹۹ (۱)
- مهر ۱۳۹۹ (۲)
- شهریور ۱۳۹۹ (۷)
- مرداد ۱۳۹۹ (۷)
- تیر ۱۳۹۹ (۴)
- خرداد ۱۳۹۹ (۴)
- ارديبهشت ۱۳۹۹ (۶)
- فروردين ۱۳۹۹ (۵)
- اسفند ۱۳۹۸ (۱۰)
- بهمن ۱۳۹۸ (۷)
- دی ۱۳۹۸ (۱۵)
- آذر ۱۳۹۸ (۱۵)
- خرداد ۱۳۹۸ (۱)
پربیننده ترین مطالب
-
۹۹/۰۵/۰۳نمونه‌هایی از متن‌های ساده
-
۹۹/۰۳/۰۴عاقل نکند تکیه به دیوار شکسته!
-
۹۹/۱۰/۱۵سؤال پنجم
-
۹۹/۰۴/۲۸بازیِ وبلاگی
-
۰۰/۰۴/۲۴صاحب این وبلاگ فوت کرده است
-
۰۰/۰۷/۰۵مقدّمه‌ای در میانه‌های یک زندگی
-
۰۰/۱۰/۱۳شهدا ستارگان آسمان بشریت نیستند!
-
۰۰/۰۸/۱۷افتادن ناگهانی یک سیب + نقد
محبوب ترین مطالب
-
۰۴/۰۴/۲۸این قسمت: آقا و خانم یاکریم
-
۰۲/۱۲/۰۳خ مثل خداحا...
-
۰۰/۰۷/۰۵مقدّمه‌ای در میانه‌های یک زندگی
-
۰۰/۰۸/۲۶انتهای نخِ نوشته‌هایتان مالِ من
-
۰۰/۰۸/۱۷افتادن ناگهانی یک سیب + نقد
-
۰۰/۱۰/۱۳شهدا ستارگان آسمان بشریت نیستند!
-
۰۱/۱۰/۰۳هیچکس جرئتش را ندارد
-
۰۰/۰۵/۲۳شاید سؤال شما هم باشد
مطالب پربحث‌تر
-
۹۹/۱۰/۱۵سؤال پنجم
-
۰۰/۰۹/۲۱صدای من رو می‌شنوید؟
-
۰۲/۰۶/۲۲همراهان عزیز سلام
-
۰۰/۰۵/۳۱پرسشی در بابِ نچردشخ
-
۰۰/۰۸/۱۷افتادن ناگهانی یک سیب + نقد
-
۰۳/۰۲/۰۶همسران هم‌سن یا ناهم‌سن؟!
-
۰۳/۰۴/۰۱سؤالی از خانم‌های محترم
آخرین نظرات
-
۱۲ آبان ۰۴، ۱۹:۳۵ - زری シاین جوری نه به عمه هه نه به مادره نمیشه اعتماد کرد .
-
۱۲ آبان ۰۴، ۱۰:۰۷ - نا رستهبنویسین بخونیم آدم شیم یه کم
-
۱۲ آبان ۰۴، ۰۷:۱۷ - .. میخک..از نظر قانونی بچه یه قیم داره که ...
-
۱۲ آبان ۰۴، ۰۰:۴۴ - استیص آلیا حضرت پروردگار! الان عمه داره ...
-
۱۰ آبان ۰۴، ۱۵:۲۴ - امیر +شیش پایه 🤐
-
۹ آبان ۰۴، ۱۲:۳۱ - هانیه معینیانچقدر شیرین بود این نوشته...
-
۹ آبان ۰۴، ۰۷:۳۴ - ملوچک ..کدوم روستا تدریس میکنید اگه معذوریت ندارید بگید😁
-
۸ آبان ۰۴، ۰۳:۱۸ - پلڪــــ شیشـہ اےتصویری زیبا و بی نظیر. موفق باشید
-
۱۰ شهریور ۰۴، ۰۶:۲۱ - EMMA (ویولت سابق)وای چه ترسناک! واقعا حس بدی داره
-
۹ شهریور ۰۴، ۰۸:۰۵ - فاطمه ...حیف. من یبار هاردم سوخت انقد پروژه داشتم همش پرید
