یاکریـم

یاکریـم

دانشجوی سال سوم آموزش ابتدایی
دوستدار خواندن و نوشتن

+ حالا دیگه دانشجوی سال آخر:)
(مهر ۱۴۰۳)

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۲۲ آبان ۰۳، ۲۱:۵۹ - حمیدرضا ‌‌‌
    سلام :)

یادی از گذشته‌ها و مقداری حسرت و لذّت

يكشنبه, ۲۴ بهمن ۱۴۰۰، ۰۴:۰۴ ب.ظ

من یک وبلاگ‌نویس سابقه‌دار هستم! یعنی هرآنچه تاکنون در این باغ کوچک کاشته‌ام، از باد و باران گزند ندیده است. گاهی که دلتنگ می‌شوم، راه گذشته‌ها را در پیش می‌گیرم. دشت‌ها و سرزمین‌های دروشده‌ی عمرم را پشت‌سر می‌گذارم. یادم می‌آید سال‌هاست که از این مسیر عابری نگذشته است. می‌رسم جلوی ورودی وبلاگ. چند کلمه در کنار هم نشسته و گل و چمنی به هم زده‌اند. این اوّلین کاشته‌ی من در وبلاگ است. 

زمان را جلوتر می‌برم. نهال‌ها قد برافراشته و سایه انداخته‌اند. ردّ پای چند رهگذر در جای‌جای وبلاگ به چشم می‌خورد. از بعضی‌هاشان خبری در دست ندارم. با بعضی‌هاشان هنوز رفاقت دارم. درخت پشت درخت سبز می‌شود، حادثه پشت حادثه، کلمه پشت کلمه. خاطره‌های ریز و درشت برایم زنده می‌شود.

در نقطه‌ای خالی، پسرکی را می بینم که دمغ نشسته و دفتری را روی زانوانش گذاشته و کلماتی را خط‌خطی می‌کند. او امسال کنکور دارد! چیزهایی که می‌نویسد، در رگ‌های کاغذ به ضربان درمی‌آید، نورافشانی می‌کند و به جان خاک می‌ریزد. پسرک آهی می‌کشد و ناراضی از زمین برمی‌خیزد و درختی پروپیمان را پشت سر خود برجای می‌گذارد. نوشته‌ی او آماده‌ی انتشار است. کم‌کم یاد می‌گیرم که چطور نوشته‌های بهتری برویانم. کودهای کتابی به خوردشان می‌دهم، جمله‌های اضافی‌ را هرس می‌کنم و نوشته‌ها را به شکل دلخواهم درمی‌آورم.

پس از چندی می‌ایستم و نفسی چاق می‌کنم. به جمله‌های بلند و پرشاخ‌و‌برگ دست می‌کشم. کلمه‌ای می‌چینم. آب‌دار و تازه است! به درازای زندگی وبلاگی می‌نگرم. چه ایده‌های فراوانی سبز شده‌ و سر از خاک درآورده‌اند! چه ایده‌هایی که همان ابتدا زرد شده و خشکیده‌اند و چه ایده‌هایی که خوراک آفت‌ها شده‌اند؛ آفت تنبلی، آفت غم و اندوه.

من باید بروم. باید همچنان باغ نوشته‌هایم‌ را وسعت و عمق ببخشم، تجربه بیندوزم و دانه‌های پرمعنی‌تر بیفشانم. باغ کوچک وبلاگم را با تمام میوه‌ها و آفت‌هایش دوست دارم!

  • علیرضا

روزانه

وبلاگ

نظرات  (۲)

:")
پاسخ:
:)
سلام. سلام.سلام دوباره😅
بابا خداروشکر که شما نگفتین اینجا شده پایگاه جهنمی😂🍩
پاسخ:
سلام و نور
بیان که خلوت شده ولی ما سخت‌جان‌ها هنوز هم ایستادگی می‌کنیم!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی