یاکریـم

اسم یه پرنده، صدازدن خدا

یاکریـم

اسم یه پرنده، صدازدن خدا

هر آدمی به وقت خودش احساساتی میشه، نه؟

پنجشنبه, ۳۰ شهریور ۱۴۰۲، ۱۲:۱۵ ق.ظ

امیر+ گاهی وقت‌ها توی وبلاگش درباره‌ی فیلم‌ها و سریال‌های موردعلاقه‌اش می‌نویسه. توی آخرین فرسته، برای «کسانی که خیلی وقته اشک نریختن» یه دونه فیلم معرّفی کرده. اونجا بود که از خودم پرسیدم: منی که اینقدر سرد و بی‌احساس به نظر می‌رسم، ممکنه با دیدن یه فیلم اشک بریزم؟ شاید تعجّب کنید ولی جوابم مثبته. به نظرم هیچ‌کس بی‌احساس آفریده نشده، بلکه در موقعیت‌های مرزی‌ و ویژه‌ای احساسات خفته‌ی هرکس بیدار میشه. راه و چاه این موقعیت‌ها رو نویسنده‌ها و هنرمندها خوب میدونن، وگرنه اینقدر آثارشون پرفروش نمی‌شد. یکی از اون موقعیت‌ها برای من وقتیه که آدم‌بدها و شخصیت‌های منفور داستان، کاملاً برخلاف انتظار ما، دست به ایثار و فداکاری می‌زنن؛ مثل کاری که «زوکو» در «آواتار، آخرین بادافزار» انجام داد، یا «برلین» در «خانه کاغذی». هردو باعث شد اشکم در بیاد. یا «شرلوک هولمز» که یه کارآگاه عدالتخواه و در عین حال نچسب و خودخواه بود، در یکی از قسمت‌ها قصد داشت جون خودش رو فدا کنه و باز باعث شد اشکم در بیاد. اینطور که معلومه من خیلی بی‌عاطفه نیستم، فقط باید موقعیتش پیش بیاد!

شما چی؟ اشکتون دم مشکتونه یا مثل من باید منتظر باشید موقعیتش پیش بیاد؟

نظرات  (۱۱)

موقعیت
پاسخ:
👌
معمولا وقتی تنها نیستم حتی اگه ناراحت کننده باشه گریه نمیکنم شاید به این خاطر باشه که حین فیلم دیدن مسخره بازی درمیاریم:)
اما فیلم یتیم خانه ایران و به وقت شام حتی با اینکه تنها نبودم به شدت گریه ام گرفت نه فقط اشک بود گریه حسابی بود:))))
وقتی که تنهایی میبینم اشک دم مشکه:/
اگه مایل به گریه کردن هستید تا یه سریال خوب بهتون معرفی کنم:))
پاسخ:
برخلاف شما، از مخالفان جدی سر و صدا در هنگام فیلم‌دیدن هستم :)
حسودیم میشه به کسانی که راحت اشک میریزن! یه محدودیته برام.
بله بله، حتماً معرفی کنید.

۳۰ شهریور ۰۲ ، ۰۱:۱۸ یاس ارغوانی🌱
سلام.
احساسات که هست. منتها موثع بروزش و شدتش برای هرکسی متفاوته.
پاسخ:
سلام، بله دقیقاً.
حد تعادل خوبه! ... یه مدت این اشک ریختن برام مسئله بود و تلاش کردم به ترکش...
پاسخ:
نه ترکش نکنین :)
۳۰ شهریور ۰۲ ، ۰۱:۵۲ امیررضا زرندی
وقتایی که بار روانی زیادی رو تحمل می‌کنم یا شکست میخورم، آخر شبا...
با فیلم هم گریه کردم🤦🏻‍♂️
پاسخ:
ایشالله حال دلت همیشه خوب باشه.
من با انیمیشن sing هم گریه کردم
اونجایی که از صفر دوباره شروع کرد و موفق شد..
پاسخ:
ندیدم اون انیمیشن رو. دوست داشتید درباره‌ش بنویسید.
تقریبا خیلی راحت بغضم می‌گیره و چشمام تر می‌شه. توی موقعیت حماسی، عاشقانه،موقعی که سختی و دردمندی یه شخصیت رو کاملا درک می‌کنم، موقع رسیدن یه شخصیت به موفقیت بعد پشت سر گذاشتن کلی سختی و ... .
من خیلی زود احساساتی می‌شم.
پاسخ:
خیلی هم خوب. با تیپ شخصیتی‌تون مطابقت داره: INFJ.
سلام. بستگی به موقعیتش داره
پاسخ:
سلام
متشکّرم که گفتین
من اشکم دم مشکم نیست، ولی وقتی میخوام حرف دلمو بزنم گریه‌م میگیره. آخرین باری که این اتفاق افتاد طرف مقابل بهم گفت موقع حرف زدن گریه نکن حال آدم گرفته میشه :) انگار دست خودم بود.
پاسخ:
جالب بود. تا حالا این شکلی ندیده بودم. :)
آره ظاهرا فقط من نیستم، بعضی ها این طوری‌ان.
اگه شما با همچین کسی تو همچین موقعیتی مواجه شدین به نظرم بابت گریه‌ش سرزنشش نکنین چون دست خودش نیست، و احتمالا خودشم از اینکه تا میاد حرف بزنه اشکش میریزه، راضی نیست.
پاسخ:
حتماً، ممنون که گفتین.
خودم هم گاهی شده بخوام حرفی بزنم و یهو بغض کنم.

خواهش میکنم
بله این طوری هم پیش میاد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی