یاکریـم

دانشجوی سال سوم آموزش ابتدایی
دوستدار خواندن و نوشتن

+ حالا دیگه دانشجوی سال آخر:)
(مهر ۱۴۰۳)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

نقد داستان «نیم‌نمره بیشتر»

پنجشنبه, ۱۷ خرداد ۱۴۰۳، ۰۶:۴۶ ب.ظ
یکی از داستان های من به تازگی در پایگاه نقد داستان نقد شده است. برای خوندنش این پیوند رو باز کنید.
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳/۰۳/۱۷

نظرات  (۵)

۱۷ خرداد ۰۳ ، ۲۲:۱۵ معتاد چایخونه ی حرم
سلام
خوندیم و استفاده کردیم
قلمتون مانا
پاسخ:
سلام
متشکّرم
شما هم همینطور
۱۷ خرداد ۰۳ ، ۲۲:۵۱ عبدالعظیم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شرونی
خدا اجر بده؛ امیدوارم در ادامه هم موفق باشید
پاسخ:
سپاسگزارم برادر عزیز، پیروز و سلامت باشید.
سلام
منم نظرمو بگم؟
شبیه یه لباس زیبا و خوش جنس و خوش دوخت اما چروک بود
میدونید چی میگم؟
از همون اول متن دست انداز داشت. اما او را جو نگیرد رو که خوندم از همونجا خورد تو ذوقم. واقعا؟ خب چی میشد بگید اما جو نگیرد؟ چه احتیاجی به "او را" بود آین وسط؟
محتوا روونه، جنس داستان روون و ساده است، از دنیای بی غل و غش نوجوونی روایت میکنه که یهو با جنگ قاطی میشه. همچین داستانی ادبیات روون هم می‌طلبه. کلمات و جملات دست‌اندازدار عین چروک روی پیراهن می‌مونن
در حد نظر دادت نیستم اما اگه قابل بدونید به نظر من تنها ایرادش همینه: اتو لازم داره‌. بشینید اتو بکشید. ساده و خوش خوان بشه باید. خودمونی بنویسید.
ام... یه جاهایی توصیفات بیشتر قشنگتره میکنه.
پاسخ:
سلام
خیلی ممنون که نظرتونو گفتین. نکته خوبیه.
اگه شما جای من بودین، قسمت‌های موردنظرتون رو چه جوری می‌نوشتین؟
آدم را سگ گاز بگیرد اما جو نگیرد
داستانی ابلهانه از کودکی‌ام تعریف کنم
خواند یا نخواندنش با خودتان
خرداد ۱۳۶۴ بود (واقعا حروفی زیادی طولانی نیست؟)
در تعطیلات پیش‌رو چه کنیم
نهم معلومه راهنماییه. سوم راهنمایی که نگفتید
میدونید چی میگم؟ میشد جمله‌ها ساده‌تر، کوتاه‌تر و روون‌تر باشن.
پاسخ:
موافقم، حتماً تو بازنویسی لحاظش میکنم. 
خرداد ۱۳۶۴ متن رو از حالت داستانی خارج می‌کنه به‌نظرم.
+ شما فعالیت داستانی نداشتید اخیراً؟
با سوال اخرتون قلبم گرفت
نمیدونم چرا اما خیلی وقته که نه....
پاسخ:
حیفه.
نذارید حسرت به دلتون بمونه.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی