نسخه شماره دو «زن زندگی آزادی» چه شکلی خواهد بود؟
همهمون میدونیم که آب توی کتری واسه جوشیدن نیاز به یه حرارت «اندک» داره که «دائمی» باشه. به نظر من، جامعه هم از بعضی جهات مثل یه کتری روی اجاقه. یادتونه که ماهها توی گوشیهامون تصاویر برخورد مأموران «گشت ارشاد» با دختران کمحجاب رو میدیدیم؟ یادتونه اون ون سفیدی که یه خانم مانتویی جلوش ایستاده بود و میگفتن دخترش بیماره، چه غوغایی راه انداخته بود؟ اینا حرارتهای کمی بودن که با فاصله و مداوم به جامعهی تأثیرپذیر ما داده میشدن. فوت مهسا امینی فقط باعث شد که درجهی حرارت افکار عمومی به «نقطهی جوش» برسه، وگرنه خودش به تنهایی نمیتونست چنان اتفاقهای تلخی رو رقم بزنه که دیدیم و شنیدیم و لمس کردیم.
حسّم بهم میگه که التهاب بعدی جامعه بر سر «مهاجران غیرقانونی» خواهد بود، همونطور که الان هم کم و بیش هست. چه بسا به زودی قید غیرقانونی هم برداشته بشه و معترضان، خواستهی خودشون رو «اخراج بیقید و شرط مهاجران» بیان کنن. شعلهی کمحرارت این بار، خبرهای منفی مربوط به مهاجرانه که ماههاست دهن به دهن داره میچرخه. نمونه داغش قتل داریوش مهرجویی، کارگردان پیشکسوت سینما به دست خدمتکار افغانیاش بود که حتی نمیدونم تکذیب شد یا نه. نمونه داغترش همین دعوای دو خانوم افغانی با یه مادر ایرانی بود که توی پارک فردوسیهی شهریار اتفاق افتاد. این وسط به یه جرقّه تکمیلکننده نیاز داریم که هنوز از طرف کسی رو نشده. مثلاً اگه خدای نکرده یه مو از سر همین خانم ایرانی کنده میشد، چه اتفاقی میافتاد؟
- ۰۳/۰۷/۰۳