ما آدم‌ها
يكشنبه, ۱ آبان ۱۴۰۱، ۰۲:۵۷ ق.ظ
مردی را دیدم امروز
که شلوار جین پوشیده بود
و همسر زنی بود،
چادری.
بچه هم داشتند،
چه بچه‌ای!
طبقه بندی موضوعی
-
از دیده‌ها
(۱) -
من و مادربزرگ
(۲) -
روزها در راه
(۱) -
دوران دانشجویی
(۱) -
خیلی کوتاه
(۱) -
شب‌های روشن
(۱) -
حرف حساب
(۱) -
گپ و گفت
(۱)
کلمات کلیدی
بایگانی
- آذر ۱۴۰۳ (۱)
- آبان ۱۴۰۳ (۱)
- مهر ۱۴۰۳ (۴)
- شهریور ۱۴۰۳ (۹)
- مرداد ۱۴۰۳ (۵)
- تیر ۱۴۰۳ (۴)
- خرداد ۱۴۰۳ (۹)
- ارديبهشت ۱۴۰۳ (۵)
- فروردين ۱۴۰۳ (۴)
- اسفند ۱۴۰۲ (۱)
- بهمن ۱۴۰۲ (۴)
- دی ۱۴۰۲ (۱)
- آذر ۱۴۰۲ (۱)
- آبان ۱۴۰۲ (۴)
- مهر ۱۴۰۲ (۷)
- شهریور ۱۴۰۲ (۱۱)
- مرداد ۱۴۰۲ (۸)
- تیر ۱۴۰۲ (۷)
- خرداد ۱۴۰۲ (۸)
- ارديبهشت ۱۴۰۲ (۷)
- فروردين ۱۴۰۲ (۲)
- اسفند ۱۴۰۱ (۲)
- بهمن ۱۴۰۱ (۳)
- دی ۱۴۰۱ (۶)
- آذر ۱۴۰۱ (۳)
- آبان ۱۴۰۱ (۷)
- مهر ۱۴۰۱ (۳)
- شهریور ۱۴۰۱ (۲)
- مرداد ۱۴۰۱ (۲)
- تیر ۱۴۰۱ (۲)
- خرداد ۱۴۰۱ (۳)
- ارديبهشت ۱۴۰۱ (۲)
- فروردين ۱۴۰۱ (۳)
- اسفند ۱۴۰۰ (۴)
- بهمن ۱۴۰۰ (۷)
- دی ۱۴۰۰ (۷)
- آذر ۱۴۰۰ (۶)
- آبان ۱۴۰۰ (۴)
- مهر ۱۴۰۰ (۵)
- شهریور ۱۴۰۰ (۱۸)
- مرداد ۱۴۰۰ (۹)
- تیر ۱۴۰۰ (۸)
- خرداد ۱۴۰۰ (۹)
- ارديبهشت ۱۴۰۰ (۷)
- فروردين ۱۴۰۰ (۷)
- اسفند ۱۳۹۹ (۱)
- بهمن ۱۳۹۹ (۳)
- دی ۱۳۹۹ (۲)
- آذر ۱۳۹۹ (۴)
- آبان ۱۳۹۹ (۱)
- مهر ۱۳۹۹ (۲)
- شهریور ۱۳۹۹ (۷)
- مرداد ۱۳۹۹ (۷)
- تیر ۱۳۹۹ (۴)
- خرداد ۱۳۹۹ (۴)
- ارديبهشت ۱۳۹۹ (۶)
- فروردين ۱۳۹۹ (۵)
- اسفند ۱۳۹۸ (۱۰)
- بهمن ۱۳۹۸ (۷)
- دی ۱۳۹۸ (۱۵)
- آذر ۱۳۹۸ (۱۵)
- خرداد ۱۳۹۸ (۱)
آخرین مطالب
-
۰۳/۰۸/۲۲هرچی میکشم، از دست صداهای توی مغزمه
-
۰۳/۰۷/۱۲دلم شور میزنه
-
۰۳/۰۷/۰۲شب‌های روشن
-
۰۳/۰۶/۲۸شما بگویید...
-
۰۳/۰۶/۲۶بار سنگین بیست و سه ساله بودن
-
۰۳/۰۶/۲۰شکستگیها محبّت میآورند
آخرین نظرات
-
۲ آذر ۰۳، ۲۳:۱۱ - جودی! --من تنها به این دلیل با غیر همکار ...
-
۲ آذر ۰۳، ۲۲:۱۳ - امیر +«معمولا» زوجین معلم با همدیگه ...
-
۲ آذر ۰۳، ۱۱:۲۲ - kalaghe ghesehaنگید اینجوری... مگه شغل والاتر از معلمی داریم؟!!!
-
۱ آذر ۰۳، ۲۳:۱۶ - .. میخک..منو به عنوان مثال نقض قبول دارید ...
-
۱ آذر ۰۳، ۱۹:۴۰ - سین ^_^همه شون که این مدلی نیستن ...
-
۱ آذر ۰۳، ۱۶:۳۱ - زری シحقوق معلمی به تنهایی برای خرج خانواده جواب نیست حس میکنم 🫠
-
۱ آذر ۰۳، ۱۵:۵۶ - حمیدرضا از قدیم گفتن، کبوتر با کبوتر...
-
۲۶ آبان ۰۳، ۱۵:۵۴ - تیرزادسلام به ترس ها :/
-
۲۳ آبان ۰۳، ۲۰:۵۴ - جودی! --آره واقعا ...
-
۲۲ آبان ۰۳، ۲۲:۲۶ - ن. .اوالاع زندگی رو نفس بکش مگه چند سال ...
خب...؟!
پاسخ:
جالب بود برام که همچین مردی چنان زن باحجابی داشته باشه و علاوه بر این پدر هم باشه. نیم‌ساعت با هم هم‌مسیر بودیم.
جالب بود برام که همچین مردی چنان زن باحجابی داشته باشه و علاوه بر این پدر هم باشه. نیم‌ساعت با هم هم‌مسیر بودیم.
پستو خوندم برا سوال شد :) جواب کامنت به مردی در تبعید ابدی بیشتر برام علامت تعجب شد.
چه چیز براتون باعث تعجب بود؟!
چه چیز براتون باعث تعجب بود؟!
پاسخ:
قضیه از اونجا شروع شد که خواستم سوار تاکسی بشم، بیام ایلام. یکی از مسافرها که ظاهر امروزی‌ای داشت، گفت که خانمش جلوتر سوار میشه. من احتمال دادم که زن و شوهر چندان مقیدی نباشن و خانمه بی‌حجاب باشه. تازه با تأخیر هم اومد. ولی به محض اینکه در باز شد، یه خانم چادری اومد داخل. دلیل تأخیرش هم بچهٔ شیرخواره‌ش بود.
قضیه از اونجا شروع شد که خواستم سوار تاکسی بشم، بیام ایلام. یکی از مسافرها که ظاهر امروزی‌ای داشت، گفت که خانمش جلوتر سوار میشه. من احتمال دادم که زن و شوهر چندان مقیدی نباشن و خانمه بی‌حجاب باشه. تازه با تأخیر هم اومد. ولی به محض اینکه در باز شد، یه خانم چادری اومد داخل. دلیل تأخیرش هم بچهٔ شیرخواره‌ش بود.
همین. :)
آها بله. الان فهمیدم. احتمالا بخاطر شرایط شهرتون اینطوریه چون شهر ما کوچیکه و چادری زیادن برای همین با خوندن پستتون تعجب کردم :)
خیلی تصورت از خانواده های محجبه بسیجی طوره:)
منم عموما تی‌شرت می‌پوشم با شلوار لی، خانمم هم محجبه‌ست و چادری. تعجب که نداره علیرضا :|