یاکریـم

اسم یه پرنده، صدازدن خدا

یاکریـم

اسم یه پرنده، صدازدن خدا

سؤال سوّم

سه شنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۹، ۱۰:۱۳ ب.ظ

چند روز مانده به عید؟ کمتر از پنج روز. کدام عید؟ همان عیدی که این تازگی‌ها، شبانه‌روز، در تلویزیون و اینستاگرام و تلگرام، درباره‌اش می‌بینیم و می‌شنویم. همان که به خاطرش گوسفند سر می‌بُرند و به دوست و آشنا نذری می‌دهند. همان که بچّه بسیجی‌ها و بچّه ولایی‌ها خیلی بهش ارادت دارند. همان که بعضی‌ها گلایه می‌کنند از اینکه مردمِ ما، به آن عید، بسیار کمتر از محرّمِ امام حسین (ع) احترام می‌گذارند. همان که نام دیگرش، «عیدالله اکبر» است. خسته‌ات نکنم، همان عیدی که ما بهش می‌گوییم:«غدیرِ خُم».

راستی تاالان چقدر به این عید فکر کرده‌ایم؟ چقدر به ولایت - که بُن‌مایه و مفهومِ کلیدی این عید است - اندیشیده‌ایم؟ چقدر یک گوشه‌ای نشسته‌ایم و با خودمان دودوتا چهارتا کرده‌ایم در این زمینه؟ اصلاً از کجا این حبّ و علاقه به دلمان جاری شد؟ چگونه؟ اصلاً چه شد که شعرِ «من بچّه شیعه هستم»، بخشی از زمزمه‌های کودکیِ مان را تشکیل داد؟ چرا شیعه بار آمدیم؟ آیا کار حکومت بود؟ یا جامعه؟ یا خانواده؟ یا خودِ خدا؟

شاید خوب باشد که کمی در این زمینه با یکدیگر حرف بزنیم. اجازه دهید تا من یک سؤالی از خودم و شما بپرسم:

 اصلاً چه شد که شیعه شدم؟ چرا هنوز شیعه مانده‌ام؟


پ ن 1: یکبار یکی از دوستان بیانی، مطلبی نوشته بود با همین عنوان: چرا شیعه شدم؟ از همان روز به فکر افتادم که چرا تا الان به این نیندیشیده‌ام؟
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۵/۱۴

نظرات  (۷)

قطعا قرار گرفتنم در این مسیر به دست خانواده و جامعه و در نهایت حکومتی که توسط خانوادها تعیین شده بوده ولی حقیقتش برای سوالت جوابی ندارم، چون هنوز برحق بودن شیعه برام به طور کامل روشن نشده، هنوز کسی نیومده توی همون صداسیما یه مناظره بین شیعه و اهل سنت برگزار کنه و من کم آوردن اهل سنت رو ببینم و ..
ولی اگه خواسته باشم به شواهد و تاثیراتی که در زندگی خودم و خانوادم و کشورم وجود داره، اقتضا کنم قطعا انتخاب اول و آخرم شیعه خواهد بود :)
پاسخ:
دمت هم خیلی گرم که اینقدر صادق و روراستی.
چه شواهد و تاثیراتی؟ میشه اشاره کنی؟
:))
:)
خب مثلا تاثیرات توسل به ائمه، برکات زندگی، نذر و در بُعد کشور هم که مشخصه، دفاع مقدس به طور مثال والفجر8، یا حادثه طبس یا .. اینکه 41سال اینهمه مانع و چالش و دسیسه و فتنه و جنگ و ترور و تحریم رو رد کردیم و هر روز هم رشد میکنیم :)
پاسخ:
اوهوم... نکات قابل تأمّلی هستن.
پس با توجّه نظر تو، میشه که از این نتیجه‌ها و دستاوردها، به حقّانیّت شیعه پی برد.
ممنونم. :))
۱۵ مرداد ۹۹ ، ۰۲:۲۲ محمد قاسم پور


عقاید بی دلیل افراد خیلی زیاد است. درست یا غلط
پاسخ:
سلام جناب قاسم‌پور
متشکّرم از نظرتون.
بله، قصدم از گذاشتن این مطلب هم روشنگری بود.
امّا نفرمودید که چرا؟ :)
سلام
در مطلبت از ادات چرا یعنی پرسشی استفاده شده و علامت سوال نیز دارد. ؟ . در پاسخ به نظر یکی از بچه‌ها هم نوشتی دمت گرم که صادق........
باورکن چند بار نوشتم ولی احساس کردم شاید مطلبم برداشت اشتباه و سوتفاهم در بربگیرد. پاک کردم.
بهرحال موفق باشی.
پاسخ:
به به آقای ارشادیِ عزیز و هم‌زبان
خاصید بزرگَوار؟ :)
راستش قصدم از اون «دمت گرم» همین بود که ایشون نظر خودش رو صادقانه گفته بود.
این چه حرفیه؟ بفرمایید!
حتّی اگر مایل هستید، میتونید به صورت خصوصی هم برایم بفرستید.
به هرحال نظر شما برای من مهم و قابل احترامه. 
این مطلب هم برای گفت و گوی آزاده.
زنده باشید. :)
۱۵ مرداد ۹۹ ، ۱۲:۵۲ محمد قاسم پور
إن شاءالله اینی که میگم بخشی از پایان نامه م هست.
در علوم اجتماعی، یک دلیل داریم و یک علت.
عقاید خیلی از مردم، تابع علّت است، یعنی تابع چیزهای غیرمعرفتی مثل خوراک و پوشاک و وراثت و ... است. البته یه سری ریزه کاری داره.

علت این قضیه هم اینه که اصلا فکر کردن ظرفیت میخواد و خیلی از مردم توان فکر کردن ندارند، اگر هم دارند، فکرشون عقیمه!
پاسخ:
دستتون درد نکنه آقای قاسم‌پور. ان شاءالله فرصت بشه یه دور پایان‌نامه‌ی شما رو بخونیم. :)
۱۵ مرداد ۹۹ ، ۱۲:۵۴ محمد قاسم پور
ثمره این این حرفی که گفتم چیه؟!
اینه که وقتی مردم تابع عوامل غیرمعرفتی باشند، کسی که قدرت زیادی داره، مثل حکومت، به راحتی میتونه مردم رو کنترل کنه. (قضیه چماق و هویج)
۱۵ مرداد ۹۹ ، ۱۷:۵۱ در حوالی اریحا...
اکثر مردم (مسلمان و غیر مسلمان و شیعه و سنی)، مثل زمان جاهلیت به دین پدران و اجدادشون پایبند هستند... شیعه زاده شیعه میشه، سنی زاده سنی...
یک عده قلیلی بعد از رسیدن به بلوغ فکری، میرن در پی درستی و نادرستی عقایدی که بهش اعتقاد دارند. اغلب افراد هم حوصله اینکارارو ندارن و همون عقاید بچگیشونو چشم بسته ادامه میدن...
یک عده خیلی ناچیزی هم عمیق پیگیر مطلب که میشن که گاه گاه منجر به تغییر دین و مذهب و فرقه میشه...
پاسخ:
این خیلی مهمّه که واقعاً درستی مکتب مون رو عمیق بفهمیم.
آیا اسلام بهترینه؟ یا مسیحیّت؟ یا یهودیّت؟ یا بی‌خدایی؟ 
شاید بخوایم این سوالا رو ماست‌مالی کنیم امّا یه روزی این دیوار ترک‌خورده دهن باز میکنه و روی سرمون خراب میشه.
البته شهید مطهری میگه: «شک، گذرگاه خوبیه امّا منزلگاه خوبی نیست.» یعنی نباید دائم به همه چیز شک کرد. 
+ جناب اریحا، من رو ببخشید به خاطر کوتاهی در پاسخ دادن. 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی