سه شنبه ۹۸/۱۲/۱۸
۱. اولین روزنوشت من در اعصار وبلاگ نویسی ام :)
۲. قبلا که عطسه میکردم، آنقدر ناگهانی این اتفاق می افتاد که حتی فرصت نمی کردم یک دستمال در بیاورم و بگیرم جلوی دهنم! بعد، سرکوفت خوردن از پدر عزیز و... حالا بعد از سه چهار بار تجربه ی ناکام، خود عطسه کمی شعور پیدا کرده و قبل از آمدن، محترمانه اعلام حضور می کند!
۳. اگر هیجان خونتان کم است، مستند مسابقه ی خانه ی ما را از شبکه ی افق دنبال کنید. هر شب ساعت ۲۰. یک مسابقه ی بسیار صمیمی و سالم و البته اندکی هم هیجانی!
۴. از زیست شناسی دبیرستان، مبحث تولید مثل جنسی را خیلی دوست دارم؛ البته نه اینکه خدای نکرده... نه! حق آن است که بگویم این مبحث خیلی بدنام و پر حاشیه، واقعا زیباست و پر از نکات آموزنده. از سطر های به ظاهر گمراه کننده ی آن، می توان درس خداشناسی گرفت. به راستی چطور شد که یاخته ی کوچک و ساده ی تخم، تبدیل شد به موجودی عظیم و پر از رمز و راز؟! چه بر او گذشت در این سفر دور و دراز؟! مگر می شود که خدایی نباشد تا بنویسد داستان حیرت انگیز خلقت نوزاد را؟!
۵. چند روزی آسمان نزدیک است... دریاب لحظه ها را. زیاد خودمان را اذیت نکنیم، زیرا محبوب با کم هم قانع می شود؛ همانطور که در دعای هرروز ماه رجب آمده:
یا من یعطی الکثیر بالقلیل،
ای کسی که به ازای عمل ناچیز، پاداش فراوان می دهد...
:)
- ۹۸/۱۲/۲۰