یاکریـم

اسم یه پرنده، صدازدن خدا

یاکریـم

اسم یه پرنده، صدازدن خدا

سه سکانس از امروز

سه شنبه, ۲۸ شهریور ۱۴۰۲، ۱۲:۵۸ ق.ظ

۱- امروز تولد دوستم محمد بود. یک جعبه شیرینی خریدیم و به مزارش سر زدیم. در ظاهر آرام بود. کاش می‌دانستم اکنون در چه حال است.

۲- ساعت نه و ربع تا نه و نیم در خانه‌مان گوشی‌ها را گذاشتیم کنار و اسم اسم بازی کردیم. چسبید.

۳- ساعت نه و نیم دوستم زنگ زد و دوباره دور هم جمع شدیم و رفتیم چرخ زدن. خیلی کیف داد. هُب‌هُب شرطی بازی کردیم و بازنده برای همه بستنی قیفی خرید. 

موافقین ۶ مخالفین ۱ ۰۲/۰۶/۲۸
علیرضا

خیلی روزانه

نظرات  (۳)

راستی شرط‌بندی دوستانه حکمش چیه؟ کسی میدونه؟
۲۸ شهریور ۰۲ ، ۰۲:۵۷ امیررضا زرندی
خدا بیامرزتشون🖤

ساعت گوشی کنار گذاشتن برام جالب بود :)))
پاسخ:
سلامت باشی

دیگه :))
همش یک ربع؟ 😮😂👏
پاسخ:
همونم با کلّی دردسر :))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی