خود نوشتن همین پست به معنای ضعف داشتن نیست؟
طرف دوست منه ولی چندان با هم صمیمی نیستیم. تو اینستاگرام منو مسدود کرده و نمیتونم استوری هاش رو ببینم. بدون هیچ دلیلی. اون وقت من اگه بخوام همین کارو باهاش بکنم دلم خنک میشه ولی احساس میکنم که باهاش مقابله به مثل کردم. یعنی وارد بازی ای شدم که خودم بهش نقد دارم. به خاطر همین مسدودش نمیکنم ولی ته دلم راضی نمیشه. حس میکنم که حس می کنه من احمقم و زورم نمیرسه که مسدودش کنم. بعد به خودم میگم بذار فکر کنه. مگه فکرهای اون چقدر اهمیت داره؟ ولی ما یه بار دنیا میایم و اگه قرار باشه با بغض و ناراحتی زندگی کنیم که به درد نمیخوره. پس مسدودش کنم بهتره چون خیالم راحت میشه. ولی اگه بغض و کینه ام بیشتر بشه چی؟ باز هم خوب نیست که وقتی یه بار به دنیا میایم، کلّ عمرمون رو با بغض و کینه و خشم سپری کنیم. به نظرم اگه منم همین کارو باهاش کنم یعنی یه گوشه از قلبمو که مختص به آدم بداست بهش اختصاص دادم. ولی اونجا هم بالاخره قسمتی از قلبمه. لیاقت میخواد کسی توش جا بگیره. به خاطر همین از خیر اینکه مسدودش کنم گذشتم، هرچند باز نمیتونم باهاش کنار بیام.
خستم از این عقلِ خسته
من میخوام جنون بگیرم
Remove from followers
به نظرم زیاد سختش نکن... آدم سر این جزئیات عذاب وجدان نباید بگیره
به خصوص وقتی پیج شخصیه
و اینکه طرف دوستت نیست، آشناس... آشنا
آدم این وقتا نمی دونه از زور عصبانیت ناراحته یا از زور ناراحتی عصبانی
کاش آدما مثل آدم با هم برخورد کنن
هیچ کاری نمیشه کرد
البته اگه من بودم بلاکش می کردم -_-
آدم بد ها کجا بودن؟؟:)
و اینطوری بود که جلوی روم اصلا فاصله گرفتن و برخورد سرد مطرح نبود ولی تو مجازی چنین رفتارهایی داشتن!
به مقابله به مثل فکر نکردم به همون دلیلی که شما گفتید، تو زمین دیگری بازی نکردن، ولی خیلی دوست داشتم زشتی کارشون رو به روشون بیارم.
دلخوریم رو به یه واسطهای منتقل کردم که بگه بهشون حداقل نفاق نداشته باشن تو رفتارشون ولی بعد از همین هم پشیمون شدم.
غبطه میخورم به اونهایی که وجودشون انقدر وسعت پیدا کرده و دلشون انقدر دریاست که با این سنگریزهها متلاطم نمیشه...
این کدورت برداشتنها یه بار اضافهست انگار که مانع انجام کار درست میشه، سطح آدم رو پایین میاره و از وظیفه دورش میکنه.
آدم با خدا حساب کتاب کنه دیگه چیزی هم رو دلش نمیمونه که بخواد سنگینی کنه...
ولی این به کنار
فکر می کنید اگر بلاکش کنید اصلا متوجه میشه؟
اگر براتون مهمه و دوستتونه
علت رو جویا بشید که چرا مسدود شدید
که فکر نمیکنم غرورتون اجازه بده چنین کاری کنید..
بعد اینکه تو متن گفتید بدون دلیل بلاک کرده، اما تو کامنتا نوشتید دلیلش اختلاف فکریه که حتی مستقیمم بهش اشاره کرده. به نظرم آدما حق انتخاب دارن. راستش به همه ما بر میخوره، چون فکر میکنیم همه باید ما رو بپذیرن. و وقتی این کارو نمیکنن، ما هم خشمگین میشیم و میخوایم با مقابله به مثل ما هم حالشونو بگیریم و دلمونو خنک کنیم! اما اگه این حقو هم برای خودمون و هم بقیه قائل باشیم که قرار نیست همه ما خیلی راحت همو بپذیریم، و در واقع ماها میتونیم انتخاب کنیم که یه سریا رو چه مجازی چه واقعی دنبال نکنیم، این نشخوارای فکری هم کمتر پیش میاد.
کلا یکمم که بگذره، این خشمه فرو میشینه و بهتر تصمیم میگیرید. من حس میکنم چون دلیل بلاک کردنتون اینه که دلتون خنک شه، بلاک کردن منطقی نیست. با خودتون فکر کنید اگه این ماجرا واسه دو نفر دیگه پیش اومده بود، شما چه نظری داشتید؟
وسعت پیدا کردن یا تلافیجو شدن؟
اینا هر کدوم یه تک اقدامن ولی آدم رو تو یه مسیری قرار میدن.
به علاوه اینکه هر کدوم یه نتیجه آنی و زودبازده دارن و یه اثر بلندمدت
تلافی شاید اولش یه ذره حس سبک شدن داشته باشه، بعدش حس حقارت دست میده به آدم
و گذشتن و عبور کردن شااااید اولش یه ذره حس کوچیک شدن داشته باشه ولی بعد آدم احساس قدرت میکنه چون گزینه سختتر و درستتر رو انتخاب کرده
حین نوشتن یه توضیحی از مرحوم عین صاد یادم اومد که برای خودم همیشه جذاب بوده
میگن دوتا صفت داریم «قادر» و «عزیز»
قادر قدرت داره،ولی عزیز نه تنها قدرت داره بلکه بر قدرتش مسلطه؛
عزیز فردیه که قدرت رو جهت میده و مدیریت میکنه نه اینکه خودش مقهور قدرت باشه.
بخشیدن با نیت درست و الهی، و نه از سر ناتوانی، از جنس عزته و لذتی که به دنبال داره خیلی خاصه.
نهایتا اگر مثل من قانع منطقا قانع نشدین «درستتر» رو انتخاب کنید و اصرار داشتید خودتون برای تجربه کردنش هزینه بدید حداقل راه کمهزینه و نزدیک به منطقی انتخاب کنید برای سبک کردن دل ببینید تهش چی میشه؟
سبک میشید یا...
فلذا بیخیال .