به جمهوری اسلامی فلسطین خوش آمدید!
اگر دیروز مبارزان فلسطینی با دستان تهی به جنگ تانک میرفتند، امروز موشکهای بیامان خود را روانهی سرزمینهای اشغالی میکنند. اگر دیروز سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل در جهان زبانزد بود، امروز با این وضع آشفته دیگر آبرویی برایشان نمانده است. اگر دیروز ترس این را داشتیم که اسرائیل به مرزهای ایران نزدیک شود، امروز شاهد جنگ در مرزهای خود اسرائیل هستیم. به لطف خدا، آزادی قدس شریف، از نقطه پایان این جمله به ما نزدیکتر است. جا دارد یاد کنیم از همه شهدای ایران و اسلام، به ویژه سردار عزیز.
دفاع از حرم یعنی قرار جنگ اگر باشد
زمین کارزار ما تلآویو است، تهران نه!
الحمدللّه
باز پست من طوریه که هم اینوریا ممکنه دیس لایک بدن هم اونوریا
ولی پست شما چی؟؟؟
دلیلش کاشتن تخم نفرت توی دل فلسطینیاس
دلیلش اینه حمله کردن کشتن سر بریدن و الان پرچم مظلومیت رو بلند کردن
عه این مظلومیته نه این تروریست حماس همون داعشه یکم فکر کن چرا جمهوری اسلامی داره فلسطین رو به سمت جنگ سوق میده چرا ۶ میلیارد دلار واریز میشه بهشون بعد حماس خودجوش حمله میکنن نباید ربط داده بشه حالا خودشون میگن ما از جمهوری اسلامی پول میگیریم بماند
به جا اینکه تخم نفرت رو بکاری و پیرو سد چلاق جاسوس روسیه باشی یکم فکر کن و بعد پست بنویس
به امید نابودی تروریست های حماس حزب خرس لبنان و در نهایت جمهوری لجن اسلامی
بیشتر تو فکرم مونده که از همطیفها و همقکرهامون مخالفت گرفتم. و خب تو ذهنم مونده که نکنه اشتباه کرده باشم؟ بیایید منطقشون رو بگن باهم به یه تصمیمی برسیم
باز بعدا دونفر مخالفتشون رو اعلام کردن یکم خیالم راحت شد
دیگه دیگه...
یه شیطان بیرونی داریم یه شیطان درونی
شیطان بیرونی یه سری پیرو داره
اینکه مهمترین پیرو شیطان بیرونی دشمن بزرگتریه نسبت به خود شیطان بیرونی رو من نمی پذیرم :)
حتی به عنوان یه اصطلاح یا یه مثل گفتنش رو هم خالی از اشکال نمیبینم
وقتی مغزی نداشته باشی که فکر کنی میشی یه اسلامگرای تندگرا که باعث شده دینت رو تروریستی جلوه بدن
شیطان خود جمهوری اسلامیه که به اسم دین هرکاری میکنه هر چرت و پرتی میگه اما دریغ از اینکه بدونه حال مردمش بده اینکه مردمش اعتراض میکنن اما میگه اغتشاش اینکه یه خواننده رو بخاطر یه اهنگ جرم امنیت ملی به خطر انداختن بهش میدن و زندانی و بازداشت میکنن دریغ از اینکه مفهوم اون اهنگ رو بفهمن فقط چون از ازادی نوشته چون از تابو هایی نوشته که خودشون ایجاد کردن این دشمنه نه اسراییل
اسراییل همیشه خواستار صلح و عادی سازی رابطه بوده فقط یه الدنگی به اسم علی چلاق مخالف بوده و بخاطر همین حماس و حزب خرس لبنان رو علم کرده و تمام پولای مردم ایران رو به اونور صادر میکنه دریغ از اینکه بفهمه مردم ایران دارن چه زجری میکشن چه تورمی رو تحمل میکنن
تو این چیزا رو نمیفهمی تو از اونایی هستی که بخاطر حمله تروریستی شیرینی پخش میکنی و الان باید حلوا درست کنی
امیدوارم سر عقل بیای چون دنیا داره به سمتی میره که دیگه خرافات و دین هیچی معنی نداره و بزودی شاهد این خواهی بود که سد علی چلاق به درک واصل میشه
دیسلایک دادم چون شخصاً پس از مطالعات زیاد منابع تاریخی، متوحه شدم که اختلافات و درگیری بین یهودیان و مسلمانان بر سر این منطقه، و طبیعتاً این جنگ، فقط دو سر باخته و هیچ برندهای نداره. این حجم از خشونت و خونریزیها و جنگها در این منطقه، فارغ از اینکه کدوم طرف جنگ مرتکب شده باشن، نتیجه سلسله اتفاقاتی ۱۰۰۰ ساله بر سر عقاید دینیه، که در نهایت هیچکس پیروز این جنگ نخواهد بود.
اگه دوست داشتی، توی یک زمان مناسبتر در موردش صحبت میکنیم؛ فعلاً این توضیح دیسلایک از طرف من باشه خدمتت. :))
پ.ن: وبلاگت رو خیلی وقته پس از حذف وبلاگ خودم دنبال میکنم ولی خب فرصت کامنت گذاشتن پیش نیومده بود. شاید برگردم، نمیدونم.
واقعا چرا حکومت اونجا باید مثل حکومت ما باشه؟
اگه بخوایم از منظر اشغال خانه پدری/خاک مادری به قضیه نگاه کنیم، باید توی تاریخ کلی بریم عقب حتی تا زمان جنگهای صلیبی و خلافتها، و دوره حکومت عثمانی. توی این سه برحه از تاریخ، یهودیان تحت فشار مسلمانان و حکومتهای اسلامی از منطقه اورشلیم کوچیده شدن و به دلایل کاملاً مذهبی متعصبانه توسط حکومتهای اسلامی اون زمان. (سردستهشون هم که عثمانی بود) در حالی که میدونیم طبق روایات تاریخی، این منطقه به دلیل خاستگاه پیامبران یهودی و دلایل مذهبی، برای یهودیان بسیار مقدسه ضمن اینکه به مدت قابل توجهی قبل از ترک اجباری منطقه اورشلیم، درش سکونت داشتن. (این نکته رو اینجا بگم که اگه بخوایم اخلاقی به مسأله نگاه کنیم، بنا به این پیشینه مذهبی و تاریخی یهودیها هم مانند مسلمانها سهمی از اورشلیم و مسجدالاقصا دارن)
این روند ترک اجباری خاک مادری یهودیان ادامه پیدا میکنه تا جنگ جهانی اول (و بعدتر، جنگ جهانی دوم) که تفکرات ضدیهودی در اروپا شکل میگیره و جامعه یهودی در اروپا دیگه احساس امنیت نمیکردن و به این نتیجه میرسن که باید برگردن به خاک خودشون. نتیجه اینکه دولتهای اروپایی (به رهبری انگلیس) در تفاهم با جامعه یهودی این امکان رو براشون فراهم میکنن تا از اروپا خارج و به خاک مادری خودشون برگردن، اون بیانیه بالفور و مسائل بعدش رو هم که همه میدونیم، البته اگه از منابع تا حد امکان تحریف نشده خونده باشیم.
حالا فکر کن این هنگام که میخوان برگردن یهودیان به خاک خودشون، چندین قران از تبعید اجباریشون گذشته و اعراب مسلمان زیادی در اون منطقه زندگی میکنن و طبیعتاً این حرکت در این نقطه از تاریخ چیزی جز «تهاجم» به نظر نمیرسه که این بنده خداهای فلسطینی هم حق داشتن، بالاخره توی چندین قرن و چندین نسل در اون منطقه ساکن بودن.
و مسائل بعدش مثل جنگهای اعراب و دولت اسرائیل و... که خودش جای صحبت بیشتر داره.
میخوام بگم، که با توجه به پیشنیه تاریخی و مذهبی هر دو طرف یهود و مسلمان، به نظر من نمیشه حق مسلم رو به یکی از طرفین این درگیری داد و هر دو دلایل منطقی و به حقی دارن که بخوان در این منطقه ساکن باشن. از طرفی، من منکر خشونتها و جنایات هر دو طرف طی این جنگ و جنگها نمیشم (بالاخره ذات جنگ کثیفه، و اصلاً زیبا نیست فارغ از این که حق با چه کسی باشه برای جنگیدن) به هرحال، خشونت افراط گرایانه امروزه حماس، بازتاب جنایات اسرائیله که اون هم بازتاب ظلمهایی در حق یهوده که اون بازتاب....
اما به نظرم این جنگ، هیچ برندهای نخواهد داشت و از منطقه اورشلیم، فقط زمین سوختهای باقی میمونه در کنار عواقب ضدبشریاش در آینده. به قول تو علیرضاجان، نمیشه که که بیکار نشست و بیخیال تماشا کرد این کشت و کشتار رو. نظر نهایی من، اینه که این جنگ از هر دو طرف با دخالت نهادهای بینالمللی متوقف بشه و طی پروسهای چند ده ساله، توافقاتی بین دو طرف مسلمان و یهودی انجام بشه تا دولتی واحد داشته باشن در تمامی اون منطقه، که حق و حقوقات انسانی و مذهبی هر دو طرف رعایت بشه به صورت مساوی، تقریباً مثل ساختار حاکمیتی که امروزه در لبنان برای مسیحیان و مسلمانان هست. (شاید خوشخیالانه باشه، اما اگه جامعه مدنی جهانی همت کنه شدنیه)
واقعا متوجه تفاوتش نیستید؟
مسلمون ها وقتی یه منطقه رو فتح میکنن دوتا گزینه جلوی پای ساکنین اونجا میذارن
۱- مسلمان بشید
۲- جزیه بدید
این جزیه هم یه باج سنگین یا غرامت بابت اعتقادات شخصیاشون نیستها. مسلمون ها با پرداخت خمس و زکات سهمشون رو به بیت المال میپرداختن و یه جورایی مالیات میدادن. غیر مسلمونها خمس و زکاتی نداشتن، پس یه چیز جایگزین همون خمس و زکات به نام جزیه براشون در نظر گرفته شده تا اونها هم در گردش مالی کشور و خدمات حکومت سهیم باشن. چون اونها هم شهروندن مثل بقیه.
صهیونیستها چی؟ وقتی یه منطقه رو فتح میکنن دوتا گزینه جلوی پای ساکنینش میذارن
۱- بمیرید
۲- از این سرزمین خارج بشید چون الان واس ماست و غیر یهود نجسه و حق سکونت در خاک مقدس رو نداره. هیچوقت هم نمیتونید یهودی بشید چون خون و نژاد یهودی ندارید
اینجا واقعا میشه گفت هر دو حقی بر این سرزمین دارن؟
بله حق سکونت دارن! کما اینکه یهودیان قبل حمله صهیونیسم جهانی در فلسطین ساکن بودن و به خوبی و خوشی زندگی میکردن! همین الانش هم نظر اسلام اینه بیت المقدس متعلق به تمام ادیان ابراهیمیه و همه از اون حقی دارن
حق حکومت رو میتونیم درموردش بحث کنیم، ولی اگه بیان رفراندوم بذارن یا همچین چیزی بله حق حکومت هم دارن. من حتی با اینکه به زور و با کودتا حکومت رو تصاحب کنن میتونم کنار بیام!
اما حق نژاد پرستی؟؟ حق یک حکومت نژاد پرستانه از راه زور و قلدری؟؟ این حق رو هیچکس در هیچ کجای تاریخ به هیچ بهانهای نداره!
یه نکته اضافه کنم به حرفهای آقای علیرضای صاحب اینجا
سوال: چی شد که مردم اروپا نگاه ضدیهود پیدا کردن؟ همین جوری یهویی خوشی زد زیر دلشون و تصمیم گرفتن از یهودیا خوششون نیاد؟ یا همش بخاطر آموزههای دینی اشون بود؟ اگه بحث آموزههای دینی رو باز کنیم نیاز به عقب گردهای بیشتر و جزییات زیادیه که ماجرا روشن بشه، اما فقط این نیست! اتفاقا رفتار حال حاضر یهودیا دلیل نفرت جهانی علیهشون شده بود
حتی در جنگ جهانی دوم هم، یهودیا در تک تک کشته شدههای اون جنگ مقصر هستن. درسته نازی عامل فعل جنایت بودن ولی یهودیا بودن که از هیتلر «هیتلر» رو ساختن
اینطوری نمیشه
برم یه پست بنویسم...
مسئله اینه که یهودیان صهیونیست برای بازگشت به سرزمین موعود و پدریشون، از زور استفاده نکردن در ابتدا. میدونی که این یهودیها میان از خود اعراب، میزان قابل توجهی زمین رو خریداری میکنن به صورت قانونی و در عین احارهاش میدن به خود اعراب برای کشاورزی (از حق نگذریم، یهودیها هوش اقتصادی خوبی دارن) تا اینکه طبق توافقی که با دولتهای اروپایی به رهبری انگلیس جهت خروج از اروپا میکنن، طی بیانیه بالفور حق تسلط یهودیها بر زمینهای خریداری شدهشون پس از سقوط عثمانی به رسمیت شمرده میشه.
در عین حال، ملک فیصل حاکم عربستان هم که به انگلیس برای سقوط عثمانی کمک کرده بود، حق استقرار یهودیها بر زمینهاشون در صهیون رو به رسمیت میشناسه. البته نظر من رو بخوای، این اقدام ملک فیصل بیشتر ناشی از فشار انگلیس بوده که سبب بشه از حساسیتهای جامعه عرب کم بشه تا با مهاجرت عده قابل توجهی از یهودیها به صهیون از شرشون خلاص بشن توی اروپا. :)))
(وضع یهودیها توی اروپا زیاد خوب نبود و مثلاً همون سالهای جنگ جهانی اول، ۱۰۰ هزار یهودی کشته شدن در اوکراین که از خداشون بود که برن یه جایی غیر از اروپا)
ضمن مهاجرت یهودیها به فلسطین، اعراب همینطوریش هم ناراضی بودن و هر از گاهی حملات مسلحانه! به یهودیها که توی زمینهای خودشون که خریده بودن انجام میدادن. اما جنگ جهانی دوم که رخ داد و نازیسم شروع کرد به کشتار یهودیها، موج بزرگی از مهاجرت این خدازدههای جنگزده به صهیون شکل گرفت که باعث شد جوامع عربی بگن که ما دیگه این وضعیت رو برنمیتابیم! فلسطین کلش واس ماس و یهودیها رو هم بزنین بکشین و خونشون مباحه. :/ (ناشی از تعصبات افراطی اسلامی که یهود نجسه و...)
خب، این خدازدهها که داشتن توی خاک خریداری شده خودشون زندگی میکردن، دیدن نمیشه که. این مسلمانها هر روز دارن جون رو ما رو تهدید میکنن و میکشنمون. پس تصمیم گرفتن که بسیج بشن برای دفاع از خودشون و یه نیروی دفاعی راه انداختن به نام Hegana.
درگیریهای مسلمونها و یهودیها ادامه داشت تا اینکه اون چه که نباید میشد، شد: در سال ۱۹۲۹ مسلمانها میریزن توی خونه یهودیها و قتلعام گستردهای انجام میدن و خونه و اموال یهودیها رو به آتش میکشن که به کشتار Hebron معروف میشه.
انگلیس که این گیر و دار بین این متعصبان دینی از هر دو طرف رو میدید (یهودیها هم کم آزار و اذیت نمیکردن اعراب رو با نیروی هگانا) تصمیم گرفت تا این قائله رو تموم کنه تا اوضاع از کنترل خارج نشه: در سال ۱۹۳۷ پیشنهاد تشکیل ۲ دولت یهودی و مسلمان میده که یهودیها در زمینهای خریداری شده خودشون باقی بمونن و کاری به کار مسلمونها نداشته باشن، دیگه نتونن زمین بخرن از اعراب و جمعیت مهاجرشون افزایش پیدا نکنه و همینطور تعهداتی برای مسلمونها؛ یهودیها پذیرفتن، انا مسلمونها تحت تأثیر جودهی یه مفتی (که بعداً میگم قضیهاش رو) نمیپذیرن.
جنگ جهانی دوم شروع میشه، نازیها شروع میکنن به کشتار یهودیها و یه موج مهاجرت بزرگ یهودی به سمت فلسطین تشکیل میشه. اعراب که با همون یهودیهای قبلی کنار نمیاومدن و میخواستن سر به تنشون نباشه، وقتی این موج مهاجرت جدید رو دیدن فکر میکنی چیکار کردن؟ درسته، مفتی فلسطینیها حاج امین الحسینی میره آلمان، و پیشنهادی به هیتلر میده که نتونه ردش کنه: بهش میگه که بیا نسل یهودیها رو از روی زمین بردار برای ما و اعراب هم کمکت میکنن که پوزه بقیه دولتهای اروپایی رو بمالی به خاک.
با توافق با هیتلر، حاجی رسماً میره توی تیم نازیها و فتوا میده به جهاد همراه با برادران نازی.
آلمان نازی بعداً شکست میخوره، ولی فلسطینیها هنوز دست بردار از اون فتوای حاجی نبودن. پس میرن برای انتقام خون برادران آریایی! مقر انگلیسیها رو میترکونن که کلی از اونها کشته میشن. طبیعتاً انگلیس کینه شتری به دل میگیره، و نیروی هگانا یهودیها که تا اون روز چندان مسلح نبودن رو به شدت مسلح میکنه برای مقابله با اعراب.
درگیریهای دو طرف شدت میگیره تا سال ۱۹۴۷، سازمان ملل که تازه تأسیس شده بوده کمیتهای تشکیل میده که اون طرح ۱۹۳۷ انگلیس رو برای پایان دادن به مناقشات. طرح به رای گذاشته میشه، رای میاره و تصویب میشه ولی اعراب حال نکردن با طرح و شکایت میبرن به دادگاه بینالمللی که شکست میخورن، یهودیها هم البته حال نکردن با تصویب این طرح.
سازمان ملل دستور به انگلیس میده که نیروهای نظامیاش رو از اورشلیم خارج کنه. با خروج انگلیس ولی دو طرف با هم کنار نمیان و وقعی به مصوبه سازمان ملل نمینهن و جنگشون رسماً شروع میشه. ملکها و زمینهای کشاورزی یهودیها رو اعراب میسوزونن، یهودیها به روستای دیر یاسین حمله میکنن و یه کشتار راه میندازن و...
توی همین وضعیت که رسماً دولت اسرائیل تشکیل میشه و به مذاق چهار دولت عربی مصر، اردن، سوریه و عراق خوش نمیاد. با هم حمله میکنن به اسرائیل و نتیجه؟ بهانه به دست اسرائیل میدن از مرزهای تعیین شده توسط مجمع بینالمللی تجاوز کنه و اعراب رو شکست بده. دولتهای عربی مجبور میشن توافقنامهای با اسرائیل امضا کنن که نوار غزه در اشغال مصر، کرانه باختری در اشغال اردن و بقیه سرزمین فلسطین در اشغال اسرائیل قرار بگیره. اسرائیل تمام اعراب سرزمینهای تخت سلطه خودش رو اخراج میکنه که به کشورهای عربی پناهنده میشن. اما در سال ۱۹۴۹، دولت اسرائیل به ۱۰۰ هزار نفر اجازه میده که برگردن.
بعداً جنگ ۶ روزه توسط مصر به رهبری ناصر شروع میشه که اسرائیل مجدداً شکست میده اعراب رو ولی اینبار، نوار غزه و کرانه باختری و جنوب لبنان رو هم اشغال میکنه. فلسطینیها که میبینن دولتهای عربی عرضه کاری ندارن، خودشون سازمان آزادیبخش فلسطین رو تأسیس میکنن به فرماندهی یاسر عرفات. منتهی سر رویکرد خشونتآمیز افراطی که داشت، با دولتهای اردن و لبنان به مشکل میخوره و یه سری جنگهای کوچیک بینشان در میگیره که کلی فلسطینی کشته میشن. با شروع جنگ ۸ ساله ایران و عراق، یاسر عرفات طرف صدام رو میگیره و بهش کمک میکنه در جنگ با ما. بعد از شکست عراق، یاسر عرفات در طول جنگ خلیج فارس و کویت هم همچنان طرف صدام رو میگیره که باعث میشه کشورهای عربی که حمایتش میکردن، دیگه حمایت مالی و نظامی نکنن یاسر عرفات رو. پس مجبور میشه که با اسرائیل و اسحاق رابین صلح کنه، و معاهدهای امضا کنه که کرانه باختری و نوار غزه دارای دولت خودگردان بشه. البته خود یهودیهای افراطی هم از این معاهده راضی نبودن و اسحاق رابین رو به خاطرش ترور کردن که کرانه باختری و غزه حق مسلم ماس اصلاً کلش واس ماس، چرا دادی به این مسلمونا؟
اتفاقات بعدش هم که میدونیم همه، شهرکسازی اسرائیل، عملیات تروریستگونه و افراطی حماس، صلح جنبش فتح با اسرائیل و...
اوه، چقدر زیاد شد!
چرا اینها رو گفتم؟ چون اگه به تاریخ نگاه بیطرفانه داشته باشیم، میبینیم که توی این قضایا هر دو طرف به یک میزان مقصرن، فرصتهای زیادی داشتن که با هم کنار بیان ولی قدرش رو ندونستن. و برای همین نمیشه واقعاً طرف خاصی رو گرفت چون مسائل اخلاقی زیادی وجود داره. و خب اگه تفکر سیستمی داشته باشی، میبینی که مسئله فلسطین و اسرائیل چیزی نیست که علل خطی داشته باشه و راحت بشه حق دادن به اسرائیل یا فلسطین رو توجیه کرد.
(کامنت بعدی مینویسم بقیه توضیحاتم رو)
۴- علیرضاجان من جنایات اسرائیل رو تأیید نمیکنم و دنبال توجیه هم نیستم که خب چون بهشون ظلم شده، پس حق دارن که اینکار رو بکنن. نه، اینطور نیست. کما اینکه این حرکات افراطی و گاهاً داعشمانند حماس رو هم تأیید نمیکنم هر چند که از سمت اسرائیل به شدت آزار و اذیت دیده باشن. دیگه همه ما میدونیم که اسرائیل بیجهت به «بچهکش» معروف نیست :) اما هیچ دلیلی هم نمیتونم پیدا کنم که حماس چرا باید سربازان زن رو پس از کشته شدن برهنه کنه و در معرض عموم نمایش بده! یا اینکه چرا بعضی از افراطیون به دنبال احکام کنیز هستن برای اسرای اسرائیلی! (اینها تأیید شده از سمت خود حماس هستن، برخلاف یکسری از اخبار جعلی مثل همونی که اشاره کردی)
در عین توجیه نکردن این اتفاقات در هر دو طرف، من عقیده دارم که اگه میخواهیم مسئله فلسطین به سلامتی حل بشه و بره پی کارش، باید با نگاه سیستمی به تاریخ و مسائل این منطقه پرآشوب نگاه کرد. کلاً به هر خواننده این کامنت پیشنهاد میکنم حتما شیوه تفکر و تحلیل سیستمی رو یاد بگیره. تفکر سیستمی میگه که:
۱- اثرات یک اتفاق ممکنه دامنه زمان طولانی داشته باشند و لزوماً شهودی نباشند.
۲- اجزای یک سیستم در همتنیده هستند و به صورت مداوم بر یک دیگر اثرگذارند. (سلسله مراتب علل)
۳- سیستمها رفتارهای ضدشهودی دارند و به همین علت، ریشهیابی یا تفکر خطی در تفکر سیستمی جایی ندارد.
با همین سه تا اصل تفکر سیستمی همه کامنتهای بالایی من مطالعه کنین. ؛)
آها، چرا گفتم جامعه مدنی، و نه دولتها؟ چون همه ما میدونیم منافع دولتها (حتی حکومت خود ما) در چه چیزی هست که این مسئله هنوز حل نشده. اکثریت جامعه مدنی باید به اون آگاهی و اصول اخلاقی برسه تا ضرورت یک راهحل پایدار برای این مسئله رو درک کنه و به نهادهای بینالمللی برای حلش فشار بیاره. راه حل آگاهی مردم به شیوه درسته، و نه دولتها و حکومتها.
بخش اول کامنتتون رو پاسخ دادم طی روایات تاریخ و بقیه کامنتهام در بالا، تکرار مکررات نمیکنم که وبلاگ علیرضاجان زیاد شلوغ نشه از حجم کامنت. :)
اما راجع به بخش دوم کامنتتون:
در خصوص اینکه مسئله یهودیها از هیتلر اون دیکتاتور فاشیست رو ساختن، حرفتون رو قبول دارم اما نه به اون دلیلی که شما فکر میکنین. اینکه رفتار یهودیهای در اون زمان باعث نفرت جوامع اروپایی و اخراج تقریبی به خارج اروپا شد، رو قبول ندارم. ببینین، وضعیت الان ایران ما با اون وضعیت در اون برهه تاریخی خیلی شبیهه. در اون زمان، تقریبا از اوایل قرن نوزدهم به بعد، اقتصاد اروپا به دلایل مختلف رو به بحران رفت و به طبع اون، یه سری تنشهای اجتماعی در جوامع اروپا شکل گرفت. جوامع اروپایی با دیدن وضع نه چندان خوب اقتصاد، کمکم به این نتیجه رسیدن که این وضعیت تقصیر مهاجران یهودیه و اونها دارن از منابع کشورهای ما، از امکانات ما و... استفاده میکنن و در قبالش جوابگو و مسئولیتپذیر نیستن. در حالی صرفاً حضور مهاجران یهودی در اروپا دلیل وضعیت بد اقتصادی اروپا تا جنگ جهانی دوم نبود و دلایل دیگهای هم برای این بحران اقتصادی وجود داشت. اما به دلایلی که میشه از نظر جامعهشناسی بررسی کرد که در این مقال نمیگنجد :)) جوامع اروپا صرفاً یهودیان رو مقصر اوضاع میدونستن. دقیقاً مشابه اوضاع الآن ایران ما، که اوضاع بد اقتصادی و فرهنگی ایران با اینکه علل مختلفی داره اما متأسفانه جامعه به این تفکر رو آورده که مهاجران افغان دلیل اصلی بزه، ناامنی اقتصادی، عدم وجود شغل و... هستن. (اگه به امید خدا زنده باشیم و ببینیم که تاریخ اسرائیل/فلسطین برای ما و افغانها تکرار میشه در آینده، تعجب نمیکنم)
در کل، تاریخ رو بیطرفانه و بیتعصب بخونین و با نگاه سیستمی تحلیلش کنین، خیلی از مسائل و سوالهاتون حواب داده میشه. ؛)
منتظر پستتون هستم، که اگه مشکلی نداره از نظرتون و راضی هستین، کامنت هم میذارم به محض فرصت.
خارج از موضوع بحث
جای بسی بسی افتخاره که با کسی بحث میکنم که اینقدر اطلاعات بالایی داره. مطمئنم کلی چیز جدید میتونم یاد بگیرم از این بحثها :) باتشکر
واقعیتش من یکی در میون میتونم جواب بدم اما بعضی مسائل رو حقیقتا نمیدونم و ازش اطلاعی ندارم. اونهایی که میدونم و مطمئنم که درست/غلط هستن رو دلم میخواد با رفرنس و منبع بگم نه اینکه بگم این گزاره های که گفتید دروغ تاریخیه. دروغ بودنش رو باید بتونم ثابت کنم. پس بذارید برم تحقیق کنم و برگردم :))
یاعلی
خواهش میکنم، نظر لطف بسیار شماست. :) البته مطالعات من دلیلی نیست که حتماً اطلاعاتم و نظراتم درسته و بدون غلط، ممکنه نادرست باشه. به هر حال، انسان اگه جایزالخطا نباشه، ممکنالخطا که هست. :)
خیلی دوست دارم اگه نادرستیای توی اطلاعات و نظراتم هست با مصاحبت شما و دوستان معلوم و اصلاح بشه.
چه عالی، کار بسیار خوبی میکنین. آرزوی بهترینها رو دارم برای شما.
اگه بخوایم از منظر اشغال خانه پدری/خاک مادری به قضیه نگاه کنیم، باید توی تاریخ کلی بریم عقب و ببینیم که چیزی به نام کوچ فراگیر مسلمانان به فلسطین وجود نداشته. نهایتا حاکم و والی و چندتا مقامات که اصالتا فلسطینی نبودن با تصرف اون خاک بهش سفر کردن و اونجا ساکن شدن. میدونید این یعنی چی؟ یعنی اکثریت مسلمانان فلسطین درواقع همون فرزندان آبا و اجداد یهودی هستن که بعدا مسلمون شدن و تو خونه پدری خودشون هستن
زمان جنگهای صلیبی که مطمئنم یهودی و مسلمان باهم متحد شدن و علیه مسیحیها جنگیدن و خیلی هم رابطه خوبی داشتن. این رو از منابع بسیار دیدم و چک کردم.
اومده بودم بگم لطفا منبعی برای کوچ اجباری یهودیها از فلسطین زمان عثمانی به ماهم نشون بدین. من که غیر تبعیدشون قبل از هخامنشیان و زمان روم و این چیزها هیچوقت چیزی نشنیدم حتی تو ادعاهای خودشون. اصلا اگه این ماجرا حقیقت داشت طبق عادت همیشگی مگه کولیبازی نمیکردن و مظلومیتشون رو تو چشم و چال همه نمیکردن؟ مگه همین هولاکاستی که دستشونه رو کم فیلم و سریال براش ساختن؟ اگه همچین ظلمی شده بودن مگه ول میکردن؟
اینا رو آماده بودم بگم که گفتم قبلش برم یکم جستجو کنم شاید چیزی به چشمم خورد. در تحقیقات سطحی من اومده بود که کوچ یهودیها «به» فلسطین از همون موقع شروع شده و از همون موقع جمعیت یهودینشینهای فلسطین در زمان عثمانی
«افزایش» یافته
کاملا برعکس شد که!
بازهم چون تحقیقاتم سطحی بود با قاطعیت چیزی نمیگم و منتظر منبع هستم
:)
یه چیزی درمورد یهود ستیزی هست که نمیدونم بحثش رو باز کنم یا نه. اینکه حتی تو پادکست آقای علیرضای صاحب این وبلاگ هم گفته شده بود دور یهودیها دیوار کشیده شده بود و انگشت نما بودن و...
من حق میدم هرکسی که به یه نژادپرست دید خوبی نداشته باشه. اما مسئله اینه مثلا همون موقع که داشتن کوچ میکردن به فلسطین یا حتی زمان جنگ جهانی دوم و حتی بازهم قبلترش تاجایی که من دیدم دانشمندان و مشاهیر و بنیانگذاران مکاتب فلسفی و ثروتمندان و ملاکین و... یهودی در همون زمان وجود نداشتن! بله یه زمانی از هیتلر میترسیدن اما اینکه یهود ستیزی یه رفتار عمومی باشه؟ با زندگی نامه هاشون جور در نمیاد!
یهودیهایی که به قول شما آزار دیده بودن و به عقیده من این آزار به شدت مبالغه آمیز بیان شده، به فکر تشکیل کشور مستقل یهود افتادن. بیت المقدس اولویت نبود. هیچ اصراری نداشتن برن اونجا. اینجا انگلیس ظاهر شد و با مدیریت بحران تهدیدها رو تبدیل به فرصت کرد. میخواست عثمانی رو شکست بده، هم ثروت و حمایت یهود رو میخواست هم به حمایت حاکمان عرب نیاز داشت. به هر دو فلسطین رو وعده داد. از هر دو استفاده ابزاری کرد و با شکست عثمانی فلسطین رو بالا کشید و مستعمره کرد و زد زیر قولش.
شما اینجا وقتی میایید میگید درگیری عربها و اسرائیل ناشی از تعصبات افراطی اسلامی که یهود نجسه، دارید کلا اون بخش از تاریخ که انگلیس قول کشور فلسطین رو به عربها داده بود رو نادیده میگیرید. و همین موضوع من رو به این فکر میندازه که منابعی که شما ازش مطالعه کردید و فکر میکنید بیطرفه در واقع بلد بوده چطور ماهرانه ادای بیطرفی رو در بیاره.
اینکه واقعا چند درصد از زمینهای فلسطین رو خریداری کردن خودتون برید دوباره بازنگری کنید ببینید مقدار قابل توجهی بوده یا نه
! من دیگه هیچی نمیگم.
ولی یه چیزی که باز نادیده گرفته، حد فاصل خریدن زمینها و جنگ و تصرف زمینها مسئلهای بوده به نام مصادره. که با کلکهای به ظاهر قانونی زمینهای زیادی از فلسطینیها رو مصادره کردن به نفع دولت استعمارگر بریتانیا. بله درسته اینجا اسرائیل از زور استفاده نکرده بلکه انگلیس رو جلو انداخته تا از زور استفاده کنه :) البته شاید هم خود انگلیس این کار رو کرده و ربطی به یهودیها نداره؟ این رو نمیدونم واقعا. ولی میدونم تو قصهای که شما تعریف کردید مقصرترین فرد ماجرا بیگناه بیطرف معرفی شده.
هرچی تاریخ به زمان حال نزدیکتر میشه، من برای اظهار نظر درموردش محتاطتر میشم. در این آشفته بازار زمام حال به هیچ منبعی نمیتونم اعتبار کنم که باورش کنم. هرچقدر هم ظاهرش بیطرف. اونقدر هم همهچیز ضد و نقیضه و اونقدر دروغهای شاخدار رایجه که تو اخبار معاصر نمیشه با شنیدن حرف دو طرف به نتیجه رسید. باز گذشته یکم بهتره
هی لفتش دادم و لفتش دادم و لفتش دادم. کمالگراییام مانع میشد. دیدم آقا من بیشتر از این نمیدونم و نمیتونم جواب بدم. پس بیخیال. از بس منابع مختلف خوندم و دیدم و شنیدم سردرد گرفتم اما نتونستم حفظ کنم کدوم حرفم از کدوم منبعه
دیگه دیگه....
ممکنه دیگه
ولی بدبختی اونجاست هرکس دهنش رو باز میکنه که از تروریست بودن حماس و داعشوار بودنش مثال بزنه میبینم داره دروغ میگه یا شایعه است یا تحریف شده یا... یعنی واقعا شوکه میشم!! یعنی واقعا یه دونه رفتار واقعا داعشی نداره این حماس؟! لخت کردن زن بعد کشتنش دروغ بود! سر بریدن نوزادها دروغ بود! حتی رفتار تندی هم با اسرا ندارن!!!! این مگه ممکنه؟؟؟
حماس قبل طوفان الاقصی اعلام کرده یا زنهای اسیر ما رو آزاد میکنید یا شروع میکنیم و... با اون زنها به نظرتون اسرائیل چی کار میکرده؟ بعد حالا یه مبارز حماس تو گوگل احکام کنیز رو سرچ کرده یه بار، میشه تیتر یک خبرها
!!! به خدا اگه کسی جلوی من حماس رو محکوم نکنه من تو ذهنم محکومش میکنم! هروقت میان محکومش کنن بدتر گند میزنن و حقانیتش رو میشه!
درمورد شباهت اسرائیلیها و افغانیها
ببخشید افغانستانیها نوابغشون میان اینجا؟ ثروتمندانشون میان اینجا؟ علم و ثروت میارن با خودشون؟ اینجا در حال انجام پروژه ساخت کشور رویایی خودشون هستن؟ با سیاستهای ایران همراهی نکردن تاحالا؟ این چه مثالیه!
بیشتر شبیه سیاه پوستها هستن
آمار جرم و جنایت اینها بیشتره... فقرشون بیشتره... ظاهرشون متمایزه، تو چشم هستن و اکثرا تحقیر میشن... بخاطر همین تحقیرها خیلیهاشون کینه به دل گرفتن حتی... فرهنگ شبیهه اما تاحدودی تفاوت داره...