یاکریـم

دانشجوی سال سوم آموزش ابتدایی
دوستدار خواندن و نوشتن

+ حالا دیگه دانشجوی سال آخر:)
(مهر ۱۴۰۳)

بایگانی
آخرین نظرات

بار سنگین بیست و سه ساله بودن

دوشنبه, ۲۶ شهریور ۱۴۰۳، ۱۰:۳۷ ب.ظ

امروز داشتم به این فکر می‌کردم که ترم آینده با چه کسانی اتاق بگیرم؟ با همشهری‌ها یا همکلاسی‌ها؟ قضیه از این قرار است که قانون جدید خوابگاه، هم‌اتاق‌بودن دانشجویانی با ورودی‌های مختلف را به سختی می‌پذیرد. همشهری‌های من در خوابگاه همگی ورودی هزار و چهارصد و دو هستند، در حالیکه من در میان ورودی‌های هزار و چهارصد تنها مانده‌ام. از طرفی همکلاسی‌هایم هم‌اتاقی‌های غریبه‌ای دارند که چندان آن‌ها را نمی‌شناسم و باهاشان راحت نیستم. یک نصفه‌روز داشتم به این فکر می‌کردم که بالاخره لهجه‌ی یکسان را ترجیح بدهم یا دغدغه‌های مشترک را؟ آخرش کفه‌ی ترازو به سمت گزینه اوّل چرخید.

امروز از مسئولیتم در کنگره شهدا استعفا دادم. در واقع فقط یک ردّه پایین‌تر ایستادم تا در این سال آخر دانشگاه، تعادل بهتری میان درس‌خواندن و مسئولیت‌هایم ایجاد کنم. دبیر بودن در یک مجموعه مثل بسیج یا کنگره شهدا نیازمند روابط وسیع اجتماعی است. من این ویژگی را نداشتم. این اواخر خیلی از تماس‌های مرکز را جواب نمی‌دادم. می‌دانم، رفتار بچگانه‌ای بوده است. می‌دانم کلّی به خودم، به دانشگاه، به خانواده‌ام، به وظایفم بدهکارم. 

بار سنگین بیست و سه سالگی... از کجا پیدایت شد؟ چگونه با تو کنار بیایم؟

موافقین ۱۰ مخالفین ۰ ۰۳/۰۶/۲۶
علیرضا

نظرات  (۱۱)

۲۶ شهریور ۰۳ ، ۲۲:۴۲ حمیدرضا ‌‌‌
تولدت بود؟
پاسخ:
نه:)
۲۶ شهریور ۰۳ ، ۲۲:۴۳ حمیدرضا ‌‌‌
ما چطوری زمان پست گذاشتنامون نزدیک به هم و هماهنگه؟ عجیبه نه؟
پاسخ:
هوم
تو هم احیاناً تصمیم نگرفتی اینستا رو تا مدّتی بذاری کنار؟ :(
۲۶ شهریور ۰۳ ، ۲۲:۴۶ حمیدرضا ‌‌‌
به قول اجنبی‌ها: هولی شت!
آره برار، منم همین امروز حذفش کردم :)
پاسخ:
:))))
باورت نمیشه ولی من گذاشتم تا فردا حذفش کنم!
۲۶ شهریور ۰۳ ، ۲۲:۵۲ حمیدرضا ‌‌‌
حذفش کن اون جرثومه فساد رِ مشتبااا!
پاسخ:
آخه چشمک میزنه و میگه قول میدم سر و صدا نکنم :(
۲۶ شهریور ۰۳ ، ۲۲:۵۴ حمیدرضا ‌‌‌
شیطان هم زیباترین مخلوق الاهیه!
ولی نباید گول زیبایی‌اش رو بخوریم...
زمان ما تا جایی که یادمه نظر خودمون نمی‌خواستن:/، هم رشته ای ها تو یه اتاق بودن و به جز یکی دو ترم؛ همه ترم ها تو اتاق ده نفر بودیم یا بیشتر!:/...
حق دارید انتخاب سختیه هر کدوم مزایای خودش داره. ان شاءالله بهترین تصمیم گرفته باشید و راضی باشید.
کتاب ویژگی های معلم خوب نوشته حسین مظاهری رو تازه شروع کردم، کتاب خوبیه. موقع خوندنش یادتون افتادم و الان که پست گذاشتید گفتم معرفی کنم.
پاسخ:
چه سختگیر بودن اون زمانا:)
شما ورودی چه سالی بودین؟
خیلی ممنونم از لطفتون، حتماً میرم سراغش.
پیشنهاد می کنم حتی در صورت استعفا از کار شهدا به طور غیر رسمی کنار نگیرید ، شده چای بدید دم در جلسه یا سیستم صوت وصل کنید یا زمین رو جارو کنید بمونید .... تو دم و دستگاه شهدا بمونید
پاسخ:
پیشنهاد خوبی بود:)
حتماً. حتماً.
اولین ورودی:) یعنی سال ۹۱... پادگانی بود برا خودش:/
خواهش میکنم، ان شاءالله که مفید باشه.
پاسخ:
آها پس شما جزو اولین دانشجوهای دانشگاه فرهنگیان هستید (بعد از تربیت معلم)... :)
زنده باشین.
۲۷ شهریور ۰۳ ، ۰۲:۵۹ شبکه اجتماعی ویترین
سلام

ایام به کام

دعوت می کنم برای انتشار سریع و ساده خاطرات، یادداشت ها و ارتباط سریع با مخاطبین وبلاگ از شبکه اجتماعی ویترین استفاده نمایید

+ اکنون نام کاربریتان ازاد است

دانلود از کافه بازار

https://cafebazaar.ir/app/ir.vitrin.app

در ویترین برای دیده شدن مطالب نیاز به دنبال کننده و عضو گیری ندارید.

با سپاس
سلام علیرضا
فعلاً این بیست و سه سالگی رو غنیمت بدون که یه چشم به هم بزنی باید با نمیدونم بیست و چند سالگی و سی سالگی و و ... کنار بیای:)
پاسخ:
علیک سلام
اینم حرف درستیه:)
من واقعا نمی خوام بارسنگین سال های بعدی رو به دوش بکشم...کاش تو همین ۲۳ بمونه
پاسخ:
⁦:(

+ میگم، شما «فقط بنویسید» رو انجام دادین؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی