گزارشی از مطالعهٔ عصرهای کریسکان

عصرهای کریسکان تا اینجای کار برخلاف طرح جلد جذّابش، خسته‌کننده‌تر از چیزی بود که انتظارش را داشتم!

نمی‌شود نام ادبیات را بر آن گذاشت، چون دائم در حال بازگویی تاریخ است. 

آدم‌ها و رخدادها سرسری معرّفی می‌شوند و می‌روند.

نثر آن بیشتر گزارشی است و اندک جاهایی نیز که دیالوگ و توصیف دارد، خوب از کار در نیامده.

شاید هم اطلاق ادبیات به این کتاب کار نادرستی باشد و خاطره‌نگاری بهتر بتواند آن را توصیف کند. 


+ من فصل سوم را در نمازخانه خوابگاه تمام کردم. شما تا کجا و در چه حالی پیش رفتید؟

علیرضا ۱۷ ارديبهشت | ۰۳:۱۱ ۱۵۶ ۷ ۲
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
avatar De Sire
De Sire
۱۷ ارديبهشت ۰۲، ۱۱:۲۶
سلام
چه خوب که نظرتون رو صادقانه گفتید ، قرارمون روزی ده صفحه بودااا
علیرضا avatar
علیرضا
۱۷ ارديبهشت ۰۲، ۱۲:۲۰
سلام
راستش چهل و پنج صفحه خوندم :)
اصلاً نمی تونم با برنامه کتاب بخونم. یا نمی خونم، یا می شینم تا شب همه اش رو تموم می کنم.
avatar  پروانه 🕊🕊
پروانه 🕊🕊
۱۷ ارديبهشت ۰۲، ۱۱:۳۷
سلام، من منتظرم کتاب کاغذی دستم برسه، هنوز شروع نکردم.
ینی هیچ نتیجه مثبتی نمیشه ازش گرفت؟
علیرضا avatar
علیرضا
۱۷ ارديبهشت ۰۲، ۱۲:۲۰
سلام
چرا از کتابخانه به امانت نمی گیرید؟
البته که میشه. من هنوز فصل های اول کتابم و شاید در ادامه نظرم تغییر کرد.
avatar .. میخک..
.. میخک..
۱۷ ارديبهشت ۰۲، ۱۱:۵۰
برای من جلدش و موضوعش اصلا جذاب نبود
هنوز شروع نکردم فرصت نشده یعنی، الان کل انگیزه‌ام رو از دست دادم
علیرضا avatar
علیرضا
۱۷ ارديبهشت ۰۲، ۱۲:۲۰
به امید یه اثر فاخر نخونیدش. خاطرات یه فرد از زندگی خودشه که لا به لاش گریزی به جنگ و انقلاب می زنه.
چه بد شد!
avatar مسلمانِ یاغی ...
مسلمانِ یاغی ...
۱۷ ارديبهشت ۰۲، ۱۱:۵۱
وای جلدش که خیلی جذاب بود!!!
هنوز شروع نکردم...
علیرضا avatar
علیرضا
۱۷ ارديبهشت ۰۲، ۱۲:۲۰
دقیقاً.
وقتشه شروع کنی :)
avatar  پروانه 🕊🕊
پروانه 🕊🕊
۱۷ ارديبهشت ۰۲، ۱۲:۲۸
من تا بتونم، سعی میکنم کتاب کاغذی دستم بگیرم، اینجایی که هستیم نمیدونم اصلا کتابخونه داره یا نه؟
دیگه سفارش دادم.و حتما با ذوق و انگیزه می خونمش.
علیرضا avatar
علیرضا
۱۷ ارديبهشت ۰۲، ۱۶:۴۸
کار خوبی کردین.
avatar De Sire
De Sire
۱۷ ارديبهشت ۰۲، ۱۲:۵۱
خطاب به دوستان عزیزم که گفتن ناامید شدن : 
میدونید به نظر من بهتره هم صبوری کنیم تا بقیه کتاب رو بخونیم، هم اینکه به یه نکته ای توجه کنیم، اینکه یه فرد ارزشمندی وقتی داستان زندگیش رو برای ما تعریف می‌کنه ، ما بهش نمیگیم فلانی تو بیانت خوب نیست من دیگه به حرفت گوش نمی‌کنم ، با بیانش کنار میایم تا جان کلام رو به دست بیاریم ، مخصوصا که ما در سنی نیستیم که بخوان با بیان جذبمون کنن، میدونیم دنبال چی هستیم، ان شاء الله که به نکات خوبی از این کتاب می‌رسیم 
(منکر اهمیت بیان خوب نویسنده نیستما، توی این موقعیت خاص عرض کردم)
علیرضا avatar
علیرضا
۱۷ ارديبهشت ۰۲، ۱۷:۰۲
توضیحات به‌جایی بود.
avatar مسعود کوثری
مسعود کوثری
۲۰ ارديبهشت ۰۲، ۱۱:۳۵
تعریف کتابش رو خیلی نشنیدم و به نظرم همین خسته کننده ایی که میگی میتونه باشه ..
علیرضا avatar
علیرضا
۲۱ ارديبهشت ۰۲، ۱۵:۲۳
البته ارزش خوندن داره. در ادامه جذابتر هم میشه :)