کاش یه سرباز حزب‌الله بودم، غلتیده در خون

این من، این جامونده، این من همیشه ناتمام و ناچیز، این من همیشه باید زد تو سرش تا فلان کارو انجام بده یا نده، این من که از من بودن خودش خسته شده و احساس ناکافی بودن میکنه... کاش وجود نداشت. کاش وجودش برکتی داشت. چیکار کنم این نیم‌من، یکم بیشتر بشه؟!

علیرضا ۱۴ مهر | ۲۴:۲۰ ۱۴۸ ۳ ۸
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
avatar سجاد ...
سجاد ...
۱۴ مهر ۰۳، ۲۳:۰۴
حزب الله به سرباز احتیاج نداره . من و شما رو هم بابت اسلحه بدست گرفتن یا نگرفتن بازخواست نمی‌کنند .
اما من و شما رو بابت شرایطی که در اون قرار داریم بازخواست میکنند ...
avatar حسن مجیدیان
حسن مجیدیان
۱۵ مهر ۰۳، ۰۸:۱۷
سلام
اگر به مسئولیت اجتماعی مون عمل کنیم یاری گر حزب اللهیم
avatar جودی!  --
جودی! --
۱۹ مهر ۰۳، ۲۱:۵۸
شما که معلمید دیگه چرا ؟
چه کاری مهم تر از تبیین تو این موقعیت