یاکریـم

اسم یه پرنده، صدازدن خدا

یاکریـم

اسم یه پرنده، صدازدن خدا

«کاش»بالاآوردن هم نوعی استفراغ است

جمعه, ۷ آبان ۱۴۰۰، ۱۱:۱۱ ب.ظ

کاش ناشناس می‌ماندم. کاش هیچکس در بیان مرا نمی‌شناخت. کاش یاد نمی‌گرفتم نیم فاصله یعنی چه. کاش پر از غلط املایی می‌نوشتم و ویرایش سرم نمی‌شد. کاش نوشتنِ همه خراب شود. کاش همه مثل بچّه‌های ابتدایی بنویسند. کاش دوستی‌هامان در وبلاگ برای معرّفی وبلاگ خودمان نباشد. کاش دوستی‌هامان طبقه‌بندی‌شده نباشد. کاش رفاقت‌هامان با رابطه‌ی همکاری فرق کند. کاش توسعه‌ی جمعی داشته باشیم، نه توسعه فردی. کاش همه‌ی نوگراها سنّت‌گرا شوند. کاش چهارپاها پرواز کنند. کاش یک لحظه برق تمام جهان قطع شود. کاش زمان حرکت عرضی داشت، نه طولی. کاش کلمات ما را بنویسند، نه ما کلمه‌ها را. کاش شعرها ما را تفسیر و ترجمه کنند، نه ما شعرها را. کاش معنا بیاید پیش ما و لفظ از پیش ما برود. کاش یک‌رنگی مال همه باشد و دورنگی مال کسی نباشد، یا اگر باشد، مال همه باشد! کاش عقل می‌رفت هواخوری. کاش دل می‌رفت جای مغز و مغز می‌رفت جای پا. کاش آدم‌ها با شکمشان فکر نکنند و با گوششان نبینند و با دست‌هایشان غیبت نکنند. کاش نسل آدم‌ها منقرض شود و نسلی نو پدید آید. کاش آدم‌ها دسته‌جمعی بروند روی ماه و زمین را بگذارند برای اهلش. کاش علامت سؤال با دونقطه ازدواج می‌کرد. کاش من یک نقطه بودم، در انتهای جمله‌ای. کاش یک علامت تعجّب پیدا می‌شد تا بخورم. کاش حرف‌های من بی‌صدا بود و کاش سکوت من صدادار بود. کاش صدا نداشته باشیم و همه با حسّ لامسه حرف بزنیم. کاش داروخانه ها دارویی داشتند برای مداوای کسی که می‌خواهد بنویسد امّا نمی‌تواند. کاش شیمی‌دان‌ها محلولی کشف می‌کردند برای انحلال سؤالات بی‌امان. کاش خدا را می‌شد بغل کرد یا سرش داد زد. کاش پاک‌کن بودم و همه‌ی جهان را پاک می‌کردم، به‌جز «به‌ نام خدا». کاش خودم را پاک می‌کردم، به‌جز آن قسمتی که همه‌اش می‌گوید: «کاش!» یا به‌عبارتی، من کاش می‌گویم، پس هستم!

موافقین ۱۴ مخالفین ۰ ۰۰/۰۸/۰۷
علیرضا

نظرات  (۱۵)

عزیزان، به نظراتتان در مطالب قبلی جواب خواهم داد. ببخشید.
چشم هایم (به جای گوش) صوت کشیدند بعد از خوندن این متن ...
پاسخ:
حالا فکر کنید که خودم چه حالی داشتم موقع نوشتن این متن!
۰۷ آبان ۰۰ ، ۲۳:۱۵ حمیدرضا ...
باریکلا! باریکلا! احسنت...
پاسخ:
دمت گرم که می‌خونی.
احسنت به مرامت. :)

+ پاسخ ویرایش شد.
می‌تونید تصور کنید چقدر قشنگ بود؟
پاسخ:
سپاس از حضورتون. :)

+ پاسخ ویرایش شد.
سلام
مطلبتون واقعا عالی بود
مخصوصا قسمت کاش جهان را پاک می کردیم به جز به نام خدا رو
واقعا کاش میشد....
تبریک میگم به خاطر قلم زیباتون
پاسخ:
سلام و نور و برکت

امتحان کنید. شاید شد!
من :
کاش من همه بودم
با همه زبان ها

XDDD

راستی برگه سبز و اینا چی شد ؟
پاسخ:
:)

تشکّر، کارنامه‌سبز بی‌استفاده ماند.

+ این پاسخ هم ویرایش شد!

فقط اونجایی که گفتید کاش چهارپاها پرواز کنن برام سوال شد پس چطور اونها رو بدوشن؟!
پاسخ:
در آن صورت، باران شیر و دوغ می‌بارد. :)
۰۸ آبان ۰۰ ، ۱۴:۴۷ دچارِ فیش‌نگار
چی شده حاج؟ :)
پاسخ:
سرم بازار مِس‌گرها شده. :(
۰۸ آبان ۰۰ ، ۱۵:۵۰ یاس ارغوانی🌱
کاش بی‌فایده ترین و اعصابخورد ترین حسرت دنیاست!
آدم نباید به کاش فکر کنه.
پاسخ:
گاهی برای تنوّع باید فکر کنیم به محال‌ها و غیرممکن‌ها!
۰۹ آبان ۰۰ ، ۱۴:۱۴ دچارِ فیش‌نگار
خوبه که. بذار حل بشه
ولی محتواش همون قبلی بود پاسخ تون XD
فعلا که دیوار خدا از همه کوتاه تره و هر کی دلش میخواد سرش داد می زنه..نعوذبالله..
پاسخ:
درست می‌فرمایید.
پرت‌وپلا نوشتم.
۱۰ آبان ۰۰ ، ۱۰:۴۹ کاکتوسِ خسته
کاش ..!
پاسخ:
تنها دارایی یک نویسنده.
۱۰ آبان ۰۰ ، ۱۲:۲۸ علیرضا ‌‌
به دل نشست:)
پاسخ:
دلت روشن باد. :)
۱۰ آبان ۰۰ ، ۱۷:۱۴ محمدحسین پارسائیان
قشنگ بود :)
قضیه چیه؟
پاسخ:
تشکّر. :)
کمی مهمل‌بافی!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی