یاکریـم

اسم یه پرنده، صدازدن خدا

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فلسفه» ثبت شده است

معنایی که ما از «هنر» سراغ داریم

جایی در کتاب تسلی بخشی های فلسفه از زبان فیلسوفی که نامش را یادم نیست می خوانیم که هنر وسیله ای برای فراموشی دنیا و پوچی آن است. هنر ابزاری است که تجربه های دیگران را از دنیا به ما نشان می دهد و ما آنها را با تمام وجود درک می کنیم مثل کسانی که یک غم مشترک دارند و به همدیگر دلداری می دهند. از نگاه آن فیلسوف چنین هنری قادر نیست معنایی به عالم اضافه کند بلکه همان بی معنایی را بسط می دهد و به شکلی جذاب ارائه می کند تا مسکّنی باشد بر درد بی هدفی و هیچ انگاری. این سوی عالم پیرمردی را می شناسم که در اتاقی با سقف های گلی و جمعیتی مشتاق که به دهان او خیره شده اند می گوید: هنر یعنی دمیدن روح تعهد در انسان ها...