یاکریـم

اسم یه پرنده، صدازدن خدا

یاکریـم

اسم یه پرنده، صدازدن خدا

همسران هم‌سن یا ناهم‌سن؟!

پنجشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۶:۲۰ ب.ظ

از متاهل های جمع درخواست می کنم که به این دو سوال پاسخ بدهند: 

اختلاف سنی چقدر در تصمیمات و رفتارهای زندگی شما نقش داشته و به چشم آمده؟

اگر قرار بر اختلاف سنی باشد، ترجیح می دهید که مرد بزرگتر از زن باشد یا برعکس؟

ممنون می شوم از تجربه های تلخ یا شیرینتان هم برایم بنویسید، با این قید که مسئله اختلاف سنی «به هر شکلی» در آن مؤثر بوده باشد.

از مجردهای جمع درخواستی نمی کنم ولی اگر نکته ی به خصوصی داشتند، منعی نیست که آن را در میان بگذارند‌ :)

نظرات  (۱۹)

سلام
من اولین خواستگاریم از خانمی بوده که دو سال از من بزرگتر بودن...
که منجر به ازدواج نشد... یه جورایی نه اون خانم موافق بود و نه نظر من تامین شد...
اما من به شخصه مشکلی نداشتم با خانمی بزرگتر از خودم ازدواج کنم...

چون معتقدم شخص به شخص فرق داره...
نمیشه حکم کلی داد

ولی خب در مجموع و به صورت عمومی بهتره که آقا چند سالی بزرگتر باشه...

من سه سال از خانم خودم بزرگترم... و این بزرگتر بودنه حتی به خانمم هم خیلی آسودگی میده... و میتونه منو و نظراتم رو فصل الخطاب بدونه هر چند که گاهی اختلاف نظر هم داریم... در مجموع عرض میکنم...

بین زوجینی که خانم به صورت محسوس عاقل تر و جامع نگر تر از آقا هست، کمی خانم باید مراقبتش رو زیاد کنه... برای اون خانم کمی سخت میشه...
امابه نظرم بیش از بالاتر یا پائین تر بودن سن... بالا یا پائین تر بودن عقل و درایت میتونه مهم باشه...
پاسخ:
علیک سلام آقا رضای گرامی 
از چه لحاظ فرمودید که «نظر من تأمین نشد» با اینکه کوچکتر بودن از نظر شما مشکلی نداشته؟
من فعلاً با این باور موافقم که مرد باید چند سال از زن بزرگتر باشه، امّا از یه طرف نمیدونم که این بزرگتر بودن باعث نمیشه که مرد از همسرش انتظارات نامعقولی داشته باشه؟
مثلاً با کوچکترین اهانتی از طرف خانمش ناراحت بشه و از کوره در بره، چون به غرورش بر خورده!
همچنین اختلاف سنی به طور کلی، باعث دور شدن دیدگاه های زن و مرد نمیشه؟ مثلاً همدیگه رو نتونن درک کنن و هر کدوم در یه جهان متفاوتی که مطابق با سن و سالشون هست، سیر کنن.

سلام
به طور معمول اینکه آقا بزرگتر باشند به نظر من شرایط بهتری رو ایجاد می‌کنه. البته همیشه موارد استثنا وجود دارند.
همسرم دو سال از من بزرگتره و همین باعث میشه بتونم اعتماد بیشتری به تصمیم‌گیری‌هاش داشته باشم. با وجود خصوصیاتی که من دارم صلاً نمی‌تونم به شخصی کم سن و سال‌تر از خودم (برای تصمیم‌گیری‌هایی که مربوط به منه)اعتماد کنم.
البته که این موضوع فقط مربوط به سن و سال نیست و به تجربه‌ها و درک کلی انسان‌ها برمی‌گرده.

پاسخ:
علیک سلام
ممنون از اینکه نظر دادین.
میشه بپرسم چه خصوصیاتی در شما هست که نمی‌تونید به شخص کم‌سن‌وسال‌تر از خودتون اعتماد کنید؟
۰۷ ارديبهشت ۰۳ ، ۰۱:۲۱ حمیدرضا ‌‌‌
میخواستم کامنت بذارم از مجردها درخواستی نداری؟ که خودت آخر پست گفتی 😂🤣
پاسخ:
از مجرّدها هم التماس دعا داریم :))
۰۷ ارديبهشت ۰۳ ، ۰۱:۲۳ حمیدرضا ‌‌‌
به نظر من داداش گلم،
سن و سال یه عدده، زندگی رو بچسب...
خواستی بعدا بیا پی‌وی بهت مشاوره بدم 😂🤣
پاسخ:
آره، رشد عقلی و اینا هم مهمه.
ارزون حساب می‌کنی تا بیام :))
چون به نظرم اختلاف نطرهایی داشتیم که جدی بود و ربطی به سن نداشت
مثلا اون میگفت حرف من باید فصل الخطاب باشه... و میگفت چون تو خونه شون تک دختر بوده همه هواش رو داشتن و بهش نه نمیگفتن و این هم عادت کرده به این موضوع...

نه، باعث نمیشه انتظار نامعقولی داشته باشه، کلا در حالت عمومی به نفع مرداست که چند سالی بزرگتر باشن دیگه خودت فکرش رو بکن وقتی خدا به اونا توی نه سالگی امر و نهی میکنه به ما تو ۱۵ سالگی ما همینطوری ( به لحاظ درک مسئولیت) یه پنج شش سالی از اینا عقبیم:)))

اهانت دیدن سن کوچیک و بزرگ نداره... بسته به ظرفیت شخصیتی آدم داره...
باعث دور شدن دیدگاه هم نمیشه
اتفاقا در حالت عمومی اختلاف بین دو تا پنج سال موجب درک بیشتر زوجین میشه...
به نظرم زن و مردهایی که هم سن هستن برای رسیدن به درک متقابل سختی های بیشتری مبکشن



پاسخ:
آها، از این لحاظ. به نظرتون اینو میشه شخصیت قوی حساب کرد یا لوس مامانی؟!

اینم بگو که پنج سال بیشتر از ما مردها عمر می‌کنن :)))

بله، کوچیک و بزرگ نداره. امّا من حس میکنم که فرد بزرگتر همیشه انتظار احترام بیشتری از فرد کوچکتر داره. خود من گاهی وقت‌ها که از روی نادانی به پدر و مادرم درشتی می‌کنم، متوجه رفتارم نیستم تا اینکه خواهر کوچکترم یه جایی همون رفتارو با من میکنه و من می‌فهمم چقدر برخورنده است!
خب تو زندگی مشترک با همسر کوچکتر نمیشه این اتفاق بیفته؟ 

یعنی همسن‌ها سختی بیشتری میکشن؟ 
همه چی بر میگرده به خودت و توان مدیریتی که داری
از نظر عقلی نباید از همسرت کوچیکتر باشی و باید یه جوری کاملا هم مشهود باشه که از همسرت بیشتر میفهمی بعضی وقتی
به غیر این باشه دو نفر به شدت اذیت میشن و بهتره مرد بزرگتر باشه
پاسخ:
یه وقتایی هست آدم عاشق کسی میشه که از خودش سرتر و عاقل‌تر و مدیرتره. اونوقت چه کنیم؟ :)
بین برادرام اونی که اختلاف سنی نداره با خانمش کمتر میتونن به تصمیم برسن با هم
با اینکه خانمش گوش به حرف بده تر از خانمهای بقیه برادرهامه
پاسخ:
اونوقت چرا به نظرتون
گزاره‌ی «سن فقط یه عدده» همونقدر درسته که «پول فقط یه تیکه کاغذه»
بیشتر. از این نمیتونم توضیح بدم.
پاسخ:
خب بازه‌ی سنی آرمانی زن و شوهر چقدر باید باشه؟
هم‌سن باشن
ناهم‌سن باشن
مرد بزرگتر
یا زن بزرگتر؟
چند سال؟
۰۷ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۴:۱۲ حمیدرضا ‌‌‌
ببین داداش گلم رک و رو راست بهت بگم! نباید اینو اینجا بگم ولی بعضی کامنت‌ها رو می‌بینم که یه جوری حق به جانبن از کوره در میرم!

من مادرم از پدرم چهار سال بزرگتره!
پس خیلی حق به جانب نباشید. شما همیشه حق نیستید. خیلی ممنون :)
پاسخ:
خدا برات حفظشون کنه حمیدرضا:)
ولی همیشه استثنائاتی هست. نه توی مواردی که خانم از آقا بزرگتره، همیشه طلاق اتفاق می‌افته؛ نه تو مواردی که خانم کوچکتر و مطیع‌تره، همیشه خانواده خوش و خرّم با هم زندگی می‌کنن. اصلاً اختلاف سنی فقط یه عامله که میتونه مشکل‌ساز بشه، در کنار هزارتا عامل دیگه. قبول داری؟
نمی دونم شاید من صلاحیت نظر دادن نداشته باشم اما به نظرم داداشم با خانمش رودروایسی داره موضوعشون خیلی پیچیده است
خیلی شک دارم مربوط به سن باشه
یکی هنر خونده یکی مهندسه
هر دو باهوشن
هردو حساس
و هردو مرتب دارن به جای حساس هم ضربه می زنن...‌
این وسط اختلاف سنی ای که ندارن نمی دونم اثر گذاشته یا نه...
پاسخ:
شاید دو نوع جهان‌بینی متفاوت دارن. یکی سعی میکنه جهان رو از نگاه هنر و عاطفه نگاه کنه، یکی اهل دوتادوتا چهارتا و منطقه. نمیدونم، فقط حدس زدم.
۰۷ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۴:۴۵ حمیدرضا ‌‌‌
نه! قبول ندارم...

از هرچیزی میشه بهونه در آورد، از هر چیزی...

وقتی نتونستی آدم مناسبت رو پیدا کنی، دیگه چه اهمیتی داره سنش کمتر باشه یا بی‌سوادتر از تو باشه؟

در نهایت هم یک سوال، کی اولین بار گفت که دختر باید از پسر توی ازدواج معیارهاش کمتر باشه که بشه ازدواج کرد؟
پاسخ:
خب :)

منم همینو میگم. اختلاف سنی فقط یه عامله، در کنار عامل های دیگه. مثل هرچیز دیگه ای خوبی ها و بدی هایی داره. مثلاً خانم بزرگتر همونطور که باتجربه تر و عاقل تر از همسرشه، همونقدر هم ممکنه انتظارات زیادی از آقا داشته باشه. اصلاً ممکنه ازش ناامید بشه.

«وقتی نتونستی...» اینو نفهمیدم.

درباره سؤال آخرت، منظورت سن کمتر دختره؟ تجربه‌های آدم‌ها و بعضی از روانشناس‌ها اینو میگن. 
حرفهای حمیدرضا رو قبول دارم
اما الان که بیشتر فکر میکنم
برادرم و خانمش میتونستن عالیترین تفاهمها رو داشته باشن
هردو کمی روی حرف خودشون مصر هستند با اینکه فروتنانه ادای مطیع دیگری بودن رو در میارن
و هردو خیلی کم کتاب غیر تخصصی میخونن
هردو توی رشته خودشون غرق شده اند و توی همفکرهای خودشون
جناب یاکریم
یکی از ملاکهای مهمتر از اختلاف سنی
به کشف همین لحظه ای من
اختلاف تعداد کتابهای خوب هست
که دو طرف در زندگی خوانده اند...
این اختلاف باید زیاد باشه در عین حال که دو طرف هر کدوم باید زیاد کتاب خونده باشن...
چی گفتم ها!
پاسخ:
برادر صفوی خودتی؟!
زیادی به خودم اعتماد دارم :)))))
من چون بچه اول بودم، همیشه یه جورایی تصمیم گیرنده بودم و این من بودم که حواسم به بقیه بود.
تو دوران تحصیل هم چون همیشه شاگرد اول بودم، هیچ وقت نمی‌تونستم تقلب کنم چون به هیچکس بیشتر از خودم اعتماد نداشتم. اینا شاید عواملی بوده که باعث به وجود آمدن همچین حسی در من شده.
به خاطر همین اگر همسرم کم سن و سال‌تر می‌بود، احساس می‌کردم وظیفه منه از اون مراقبت کنم و یا مسئولیت زندگی رو قبول کنم. همین الانم خیلی وقتا به خودم تذکر میدم که این کار رو نکنم.
به طور کلی به نظر من طبق سن تکلیفی که برای دخترها و پسرها مشخص شده، فاصله سنی که می‌تونن همتراز باشند ۶ ساله. و خب این البته بسته به شخصیت آدم‌ها می‌تونه متفاوت باشه.
پاسخ:
آها، از این لحاظ. :)

میشه گفت خانم‌ها نیاز به کسی دارند که ازشون مراقبت کنه، براشون تکیه‌گاه باشه، درسته؟
به عبارت دیگه و با تاسف خدمت فمنیست‌ها، من معتقدم که مرد باید مدیر اصلی خونه باشه. و و شاید همین باعث میشه که نتونم مدیری رو که از نظر سنی از من کوچک‌تره بپذیرم.
ممکنه خیلیا این موضوع براشون مسئله‌ای نباشه. همه چیز به شخصیت طرف بستگی داره.
پاسخ:
جالبه برام که به عنوان یه خانم این سخن رو میگید.
۰۸ ارديبهشت ۰۳ ، ۰۰:۰۰ حمیدرضا ‌‌‌
منظورم اینه که وقتی یک نفر آدم درست رو انتخاب نکرده و با آدم اشتباهی وارد رابطه شده، دیگه چه حاجت به معیار سنی و فلان و بهمان؟...



ضمنا، آدمی که سنش از یه نفر بیشتره قرار نیست با تجربه تر و عاقل تر باشه، اصلا حاجی هیچ‌جوره تو کتم نمیره کسی که سنش بیشتره عاقل‌تر باشه یا با تجربه‌تر! رسما هیچ ربطی به سن نداره... خیلی خیلی کم مربوط میشه...

تجربه بعضی آدم‌ها و بعضی روانشناس‌ها شکر زیادی خوردن که چنین چیزی گفتن...
پاسخ:
در کل تجربه‌های یه آدم به شرایط و عوامل مختلفی بستگی دارند که سن فقط یکی از اونهاست و از قضا پررنگ‌ترینشون! پس نه اونقدر مهمه که بقیه عوامل رو در نظر نگیریم و نه اونقدر بی‌اهمیت که از کنارش بگذریم.
خط کش رو بذارید زمین
دنبال عدد و رقم نگردید
علوم انسانیه‌ها ناسلامتی



بذارید مثالم رو ادامه بدم
پول رو بذاریم کنار امنیت و سلامتی و عشق و خانواده و... میبینیم هیچ ارزشی نداره. اما فارغ از این موضوعات بدیهیه که خیلی هم ارزش داره. و حتی روی همین مسائل هم اثر داره.
پس گزاره‌ی «پول فقط یه تیکه کاغذه» نه غلطه نه درست. هم غلطه هم درست.


سن هم همینطور خب


بعد یه نفر بیاید گیر بده دقیقا تا چند میلیون پول لازمه و حقوق چقدر باشه خوبه!

خب یه نفر خونه داره یه نفر مستاجره! فرق میکنه میزان حقوق مورد نیازشون! قیمتهای محل زندگی‌اشون فرق داره. اصلا خورد خوراکشون فرق داره. یکی بیماری داره و باید کلی خرج دوا دکتر کنه خب اینم فرق داره. میزان نیازهای آدمها فرق داره...
با این حال از روی آمار یه عددی در میارن میگن دیگه


تو ازدواج هم روان شناسان و مشاورین خانواده تامیم جز به کل دادن. بیشتر سن ازدواج موفق که در اطرافشون دیدن رو تبدیل به قانون کردن و گفتن. خب همچین قانونی کاملا قابل نقضه! اصلا معیارهای موفق خطاب کردن یه ازدواج در نظر هر روان شناس متفاوته! چه برسه به اینکه آیا جامعه اماریش قابلیت تامیم داره یا مثلاً صرفا در کلان شهر صادقه، یا اصلا یه قشر خاصی رو فقط دیده و فلان و بهمان قشر رو ندیده کلا! یا اصلا آیا درست آمار گرفته؟!
پاسخ:
چطور یه گزاره هم غلطه، هم درست؟ متوجّه نشدم:)

ببینید، بحث این نیست که چه قانونی قابل نقض هست و چه قانونی نیست. بحث سر چیزهاییه که رواج بیشتری دارند. یعنی در عین حال که باید به اون احتمال ۱ درصدی مخالف فکر کنیم،‌ به ۹۹درصد موافق هم فکر کنیم!

البته که کسی در زمینه بزرگتر بودن سن یا کوچکتر بودن تحقیق مدوّنی انجام نداده فکر کنم، یا من خبر ندارم. اینجا بیشتر از قواعد عقلی استفاده میکنیم تا نتیجه پژوهش‌‌ها.
الان من خودم با یکی هستم که ازم بزرگتره،تحصیلاتی و شغلی هم بالاتر هستش
ولی خب توی رفتاری ازش پایینتر نیستم و به قول معروف میخ خودم رو کوبیدم
سر این مشکلی نداریم
دختر هیچوقت نباید فکر کنه از مرد بیشتر میفهمه،شاید واسه کشورهای پیشرفته مهم نباشه هااااااا،ولی ماها تحمل این موضوع رو نداریم چون مرد سالار هست سبک خونواده هامون
پاسخ:
درسته، اون میخ کوبیدنه خیلی مهمه.
ولی...
ممکن نیست باز یه جایی بزنه بیرون؟! که مثلاً من بزرگترم به هرحال؟
خیلی سن ملاک نیست
بلوغ بیشتر مهمه
البته تو بحث فیزیلوزیک ترجیح بر کوچکتر بودن زن هست
اما در خصوص تفکرات، آستانه صبر و تحمل و ... کاملا به بلوغ طرف بستگی داره
پاسخ:
قطعاً بلوغ خیلی مهمه. چه بسا آدمایی که بیشتر از سن خودشون میفهمن و درک می‌کنن.
همیشه استثنائاتی وجود داره که افرادی بودن با نداشتن تفاوت سنی یا داشتن تفاوت سنی خیلی زیاد زندگی موفقی داشتن اون هم به دلیل این که بلوغ گذر از چالش های این سبک زندگی رو داشتن شاید...یعنی به دو طرف خیلی بستگی داره
ولی یه قانون کلی هست به دلیل همون شخصیت شناسی خانوم و آقا ،که فکر میکنم که خیلی کم میپذیرن این قائده رو که مرد کوچیکتر از خانوم یا خیلی بزرگتر از خانوم باشه... و حقیقتش من خودم هم اصلا قبول ندارم این قضیه رو ...آخه خیلی بیشتر از یک زندگی معمولی شاید چالش برانگیز باشه!
پاسخ:
فکر کنم شناخت میدانی خود انسان خیلی حیاتیه. موقع ازدواج باید فراتر از چهارچوب‌‌ها و کلیشه‌ها فکر کرد!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی