چرا معنای برخی شعرها را درک نمیکنیم؟
وقتی دل سودایی، میرفت به بُستانها
بیخویشتنم کردی، بوی گل و ریحانها
گه نعره زدی بلبل، گه جامه دریدی گُل
با یاد تو افتادم، از یاد برفت آنها...
اوّلین بار که این ابیات سعدی را در کتاب فارسی دهم خواندم، خیال کردم که شاعر میگوید:
وقتی که دل یک آدم دیوانه به سوی بوستانها روان بود، تو، ای بوی گل و ریحانها! مرا از خودم بیخود کردی و تو، ای بلبل! ترانه میخواندی و تو، ای گل! می شکفتی و لبخند میزدی امّا وقتی که به یاد تو، ای معشوق! افتادم همهی آن منظرهها از یادم رفتند.
و دست آخر هم متوجّه نشدم که ضمیر تو به کی اشاره دارد! به بوی گل و ریحانها؟ (مگر بو هم میتواند خطاب شود!) به بلبل؟ به گل؟ یا به معشوق؟
گذشته از این، آن آدم سوداییِ بیت نخست کجا غیبش زد؟!
بعد فهمیدم که دلیل این کژتابی معنایی، خوانش و درک غلط من بوده است؛ نه سهلانگاری شاعر بیچاره!
در واقع، فعل «کردی» در عبارت «بیخویشتنم کردی»:
اوّلاً ماضی استمراری است، نه ماضی ساده؛
ثانیاً به ضمیر سوم شخصِ او اشاره دارد، نه ضمیر دوّم شخصِ تو.
زیرا نثر دورهی سعدی با نثر معاصر ما تفاوتهایی دارد.
همچنین منظور او از دل سودایی دل خودش بوده، نه دل کسی دیگر.
حال با این دید، شعر سعدی را دوباره معنا کنیم:
وقتی که دل دیوانهی من به سوی بوستانها روان بود، زیباییهای خلقت خدا دیدنی بود: رایحهی گلها هوش از سرم میربود، بلبلها نغمه میسرودند و غنچهها خندهکنان میشکفتند. اما یاد جمال دلربای تو، ای معشوق راستین من! همهی آن مناظر دلربا را نقش بر آب ساخت و از خاطرم برد.
بهنظر شما دلیل تجربههای این چنینی چیست؟ چرا شعرها را اغلب اوقات نمیفهمیم؟
سادهترین پاسخ این است که شعر بهمریختگی دستوری دارد و مکان اجزای جمله در شعر معمولاً تغییر میکند. مثلا شاعر وقتی که میگوید: «پیشانی عفو تو را پُر چین نسازد جرم ما»، منظورش این است که «جرم ما پیشانیِ عفوِ تو را پُر چین نمیسازد.» (مصراعِ بعدیش چی بود؟ )
پس هرچه بیشتر شعر بخوانیم و دستور زبان بیاموزیم، کارمان راحتتر است.
یک پاسخ دیگر هم این است که اساساً شعر را ساختهاند تا ما نفهمیم! زیرا جملاتِ خشکِ خبری، راحتترین راه برای رساندن مقصود است اما شاعر دوست دارد که با درهمتنیدنِ واژهها، معنا و مقصود خود را چنان بپوشاند که به دست نااهل نیفتد.
به عبارتی شعر یک نقشهی گنج رمزآلود است که خواننده زیرک باید آن را زیر و زبر کند و با الفاظ گنگش ور برود تا سرانجام رمز را بیابد. اینجاست که نتیجهی تلاش خودش را میبیند و چنان گل از گلش میشکفد که خود شاعر از سرودن شعرش!
پس چگونه معنای شعر را درک کنیم؟
برای درک معنای شعر باید آن را چندین بار با صدای بلند بخوانیم. این کار باعث میشود نرمنرمک به معنای شعر پی ببریم.
به عبارتی، شعر مثل آبنبات است. وقتی آبنبات را در دهان میگذاریم، اوّل هیچ مزهای نمیدهد، چون سفت و محکم است. امّا وقتی آن را در دهان چرخاندیم و تراشش دادیم و آبش را گرفتیم، بالاخره شهد شیرینش را میمکیم و نوش جان میکنیم. به همین صورت برای فهمیدن شعر نیز باید آن را لقلقه کرد و چندین بار تکرار.
روش دیگر برای درک معنای شعر، خصوصاً شعر بزرگانی مثل حافظ، مراجعه به تفاسیر معتبر است.
با این همه، برخلاف آنچه معمولا در ذهن خود فرض میکنیم، درک و تفسیرها از هر شعر، گوناگون و رنگارنگ است. ممکن است آنچه ما از خواندن شعر حافظ دریافت میکنیم، با آنچه دیگران میفهمند، تفاوت داشته باشد. اشکالی هم ندارد.
به هر حال، به قول معلّم ادبیاتمان: «گاهی کسی چنان تفسیر زیبایی از فلان شعر میکند که حتّی روح شاعر هم از آن خبر نداشته!»
گوش بدهیم!
در پایان قطعهی صوتی شعر بوی گل و ریحانها را به شما تقدیم میکنم. این قطعه که مربوط به مجموعهی کتاب گویای فارسی دهم است، با صدای گرم خانم معصومه عزیزمحمدی خوانده شده. امیدوارم از گوشسپردن به آن لذّت ببرید.
وقتی دل سودایی، میرفت به بُستانهابیخویشتنم کردی، بوی گل و ریحانهاگه نعره زدی بلبل، گه جامه دریدی گلبا یاد تو افتادم، از یاد برفت آنهاای مهر تو در دلها، وی مُهر تو بر لبهاوی شور تو در سرها، وی سرّ تو در جانهاتا عهد تو دربستم، عهد همه بشکستمبعد از تو روا باشد، نقض همه پیمانهاتا خار غم عشقت، آویخته در دامنکوتهنظری باشد، رفتن به گلستانهاآن را که چنین دردی، از پای دراندازدباید که فروشوید، دست از همه درمانهاگر در طلبت رنجی، ما را برسد شایدچون عشق حرم باشد، سهل است بیابانهاهر تیر که در کیش است، گر بر دل ریش آیدما نیز یکی باشیم، از جملهی قربانهاگویند مگو سعدی، چندین سخن از عشقشمیگویم و بعد از من، گویند به دورانهاغزلیّات سعدی
پینوشت: نظر شما عزیزان چیست؟ چه اندازه با این نوشته موافق یا مخالف هستید؟ :)
(کلا جمله ناقص بود :دییی )
زمان انتشارش و تغییر بدین اگه دلتون خواست...
-------
اون حرف معلم ادبیاتتون و به شدددت قبول دارم...
خیلی قبول دارم ///:
------
معنی شعر را رو هم اصولا نمی فهمم /: (مگه این که جزو درس باشه و نکاتش و خونده باشم )
نظری ندارم /:
----
پست باحال و جامعی بود :))))